• امروز : شنبه - ۳ آذر - ۱۴۰۳
5
«ساید بای ساید»؛ مستند اقتصادی یا رپورتاژ آگهی؟

سیاست یک بام و دو هوا در مورد واردات لوازم خانگی کره‌ای

  • کد خبر : 19769
  • ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۳
سیاست یک بام و دو هوا در مورد واردات لوازم خانگی کره‌ای
با آغاز دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا و افزایش امیدها نسبت به رفع تحریم‌های یک‌سویه کاخ سفید علیه اقتصاد کشور، بار دیگر زمزمه‌های بازگشت برندها و شرکت‌های خارجی و بین‌المللی به بازار ایران به گوش می‌رسد. این زمزمه‌ها طی چند وقت اخیر اگرچه برای مصرف‌کننده به دلیل فرصت داشتن حق انتخاب و شاید کاهش قیمت‌ها خوشایند بوده اما برخی از تولیدکنندگان داخلی لوازم خانگی را دچار ترس و واهمه کرده است.

با آغاز دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا و افزایش امیدها نسبت به رفع تحریم‌های یک‌سویه کاخ سفید علیه اقتصاد کشور، بار دیگر زمزمه‌های بازگشت برندها و شرکت‌های خارجی و بین‌المللی به بازار ایران به گوش می‌رسد. این زمزمه‌ها طی چند وقت اخیر اگرچه برای مصرف‌کننده به دلیل فرصت داشتن حق انتخاب و شاید کاهش قیمت‌ها خوشایند بوده اما برخی از تولیدکنندگان داخلی لوازم خانگی را دچار ترس و واهمه کرده است.

تصلا– این نگرانی‌ها تا جایی پیش رفته که صاحبان تعدادی از برندهای داخلی اقدامات رسانه‌ای خود در این زمینه را آغاز کردند. آخرین تلاش‌ها نیز به پخش مستند «ساید بای ساید» از شبکه یک سیما بازمی‌گردد.
گرچه عوامل سازنده، این برنامه را روایتی صریح و شفاف از عوامل قدرت‌گیری برندهای خارجی و مخصوصاً کره‌ای‌ها در صنعت و بازار لوازم خانگی کشورمان و رونمایی از تخلفی پیدا و پنهان در این صنعت معرفی می‌کنند، اما محتوای این برنامه و صحبت‌های انجام‌شده در آن بیشتر شبیه به یک رپورتاژ آگهی برای یکی از تولیدکنندگان داخلی می‌ماند تا اینکه مخاطب را در معرض مستندی ۴۶ دقیقه‌ای و آگاهی از وضعیت صنعت لوازم خانگی کشور قرار دهد.
علاوه بر این ربط دادن واردات لوازم خانگی کره‌ای به موضوعات بی‌ربطی همچون پخش سریال‌های کره‌ای و مسابقه فوتبال ایران و کره جنوبی و نگاه احساسی به چنین موضوع مهمی بدون بررسی همه‌جانبه و کارشناسی در قالب یک مستند، باری از روی دوش صنعت ایران، تولیدکننده و مصرف‌کننده ایرانی بر نمی‌دارد.
اگرچه به دلیل سرمایه‌گذاری‌هایی که در یکی دو سال اخیر در این صنعت از سوی تولیدکنندگان داخلی صورت گرفته، ممنوعیت واردات کالای نهایی برای حداقل بازه زمانی پنج سال و در راستای حمایت از تولید داخلی منطقی به نظر می‌رسد؛ اما آیا قرار است در راستای حمایت از تولید داخلی و تولید کننده ایرانی، از تکنولوژی روز دنیا در این زمینه بی‌نصیب بمانیم و تجربه خودروسازان داخلی و انحصار و خودرو های بی‎‌کیفیت و قیمت گزاف را در این صنعت هم تجربه کنیم؟
کارشناسان این حوزه معتقدند روندی که برای آمدن هر برندی به کشور متناسب با توانمندی‌های ایجاد شده باید طی شود، شامل الزام استقرار واحد تحقیق و توسعه در کشور، دادن مستمر قالب‌های روز دنیا به تولیدکننده داخلی، آموزش مداوم در زمینه‌های مارکتینگ، تولید و فیلدهای مدیریتی، ایجاد شبکه تامین قطعات با قطعه‌سازان داخلی و توسعه دانش قطعه‌سازی، اجازه صادرات محصولات تولید شده در کشور تحت برند آنها، متصل شدن قطعه‌سازان تایید شده داخلی به پلتفرم‌های آنها و تامین قطعات در سایر نقاطی که مزیت قیمتی و حمل ونقل وجود دارد.
مضاف بر این حمایت از تولیدکننده داخلی و دادن فرصت رشد و توسعه به صنعتگر داخلی منافاتی با همکاری با برندهای معتبر دنیا و بهره‌گیری از تکنولوژی روز دنیا ندارد.

جومونگ و یانگوم؛ عامل فرهنگی ال جی و سامسونگ!

پس از خروج آمریکا از برجام بود که برندهای کره‌ای لوازم خانگی به‌ مرور با بازار لوازم خانگی ایران وداع کردند. گرچه این رفتار کره‌ای‌ها نشان از بدعهدی آن‌ها داشت و مستوجب برخورد جدی‌تر ایران با آن‌هاست، اما نباید به بهانه تقابل با کره‌ای‌ها راهی را در پیش گرفت که در نهایت شهروندان و مصرف‌کنندگان ایرانی متوجه ضرر و زیان شوند.
علاوه بر این برندهای معتبر دنیا، براساس بررسی و آگاهی از بازار صادراتی هر منطقه، استانداردهای کیفی و سیاست‌های اقتصادی خودشان را دارند. جدا از اینکه بسیاری از این برندها به دلیل تحریم‌ها و فشارهای آمریکا مجبور به ترک بازار ایران شدند.
همان طور که علاوه بر برندهای لوازم خانگی برندهای دیگر در زمینه خودرو، نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد و نساجی هم بازار ایران را ترک کردند و یا حتی شرکت‌های هواپیماسازی مثل ایرباس یا بوئینگ که با وجود داشتن قرارداد بازار ایران را ترک کردند و هواپیمایی به ایران نفروختند.
بستن مرزها به روی شرکت‌های خارجی معتبر و ایجاد مانع در مسیر هر نوع تبادل اقتصادی و تجاری دقیقاً همان اتفاقی است که وضع‌کنندگان تحریم به دنبال آن هستند و بیشترین آسیب را به شهروندان می‌رساند.
در این بین بسیاری از افراد و گروه‌ها برای حفظ منافع خود حتی اقدامات و صحبت‌های گذشته‌شان را فراموش کرده و نگرانی خاصی نسبت به بروز تناقض رفتاری و گفتاری در قبال یک موضوع مشخص ندارند.
 سازمان صداوسیما که در روزگاری نه ‌چندان دور بیشترین زمان آگهی‌های بازرگانی خود را به تبلیغ برندهای ال جی و سامسونگ اختصاص داده بود، حال بخشی از بودجه دریافتی‌اش را برای ساخت مستند «ساید بای ساید» کنار می‌گذارد تا ۴۶ دقیقه به بدنام‌کردن برندهای کره‌ای بپردازد.
مستندی که برای رسیدن به اهداف و نتایج از پیش تعیین‌شده، حتی ابایی از خودزنی و زیرسؤال‌بردن سیاست‌های ص

داوسیما در پخش سریال‌های کره‌ای ندارد.
در حالی که حدود یک دهه این سریال‌ها، از جمله «افسانه جومونگ»، «جواهری در قصر» و … شبکه‌های تلویزیونی ایران را به تسخیر خود درآورده و گاه همزمان در چند شبکه بازپخش می‌شدند، در مستند «ساید بای ساید» عامل فرهنگی تبلیغ برندهای ال.جی و سامسونگ در بازارهای ایران معرفی می‌شوند!
این در حالی است که اگر در پخش این سریال‌ها چنین اهدافی دنبال می‌شد، سازمان صداوسیما باید پاسخگوی این پرسش باشد که چرا چنین هدفی را دنبال می‌کرد؟ البته سازندگان این مستند توضیح ندادند که چطور ممکن است مخاطبان با تماشای سریال جواهری در قصر ناگهان به خرید محصولات سامسونگ روی آورند؟
همچنین باید پرسید که اگر یک بار حضور بازیگر نقش جومونگ در میتینگ ال.جی منجر به افزایش فروش محصولات این برند می‌شود، چرا حضور بازیگران ایرانی در آگهی‌های تبلیغاتی برندها که مکررا از صدا و سیما پخش می‌شود و تبلیغات بیلبوردی در سطح شهر و همچنین تخصیص بخش قابل توجهی از زمان برنامه‌‍‌های پربیننده به تبلیغ یک برند چنین نتیجه‌ای را در پی ندارد؟
علاوه بر این نباید فراموش کرد که صداوسیما رسانه اصلی پوشش‌دهنده مراسم شرکت ال.جی با حضور بازیگران کره‌ای هم بود. این اتفاقات نشان می‌دهد مستند مورد اشاره از گزاره‌های یکسان برای شرکت‌های داخلی و خارجی به نتایج متفاوتی می‌رسد تا حضور شرکت ‌های کره‌ای را در ایران زیرسؤال ببرد.

مستند «ساید بای ساید» روایت یک‌سویه برای تخریب رقبای داخلی

آنچه بیش از هر اتفاق دیگری مستند «ساید بای ساید» را شبیه به یک رپورتاژ آگهی می‌سازد تخریب برندهای داخلی نظیر گلدیران و سام الکترونیک در کنار ال جی و سامسونگ است.
این دو تولیدکننده ایرانی بدون اینکه نماینده‌ای برای دفاع از خود در این مستند داشته باشند، مورد اتهام قرار می‌گیرند. در حالی که اگر سایر تولیدکنندگان فعالیت برندهای کره‌ای را در ایران به معنای رقابت نمی‌دانند، باید توجه داشته باشند  این نوع مستندسازی و روایت یک‌سویه از صنعتی خاص مصداق انحصارگرایی و رقابت نابرابر به حساب می‌آید.

سیاست یک بام و دو هوا

اکنون در حالی مسئولان گروه صنعتی انتخاب مخالف سرسخت حضور کره‌ای‌ها در ایران هستند که خود همواره از نام کره‌ای‌ها بیشترین بهره را برده‌اند. از تبلیغات گسترده برای خرید امتیاز دوو الکترونیک گرفته تا ادعاهایی که مبنی بر تهاتر برای واردات قطعه از کره در زمان اوج تحریم‌ها مطرح شد.
ادعای واردات قطعه از کره و به‌کارگیری پنل‌های کره‌ای در تولید تلویزیون‌ های اسنوا و دوو در حالی از سوی مسئولان انتخاب شنیده می‌شد که در مقطع تشدید تحریم‌ها حتی در بالاترین رده‌های سیاسی هم مذاکرات با سختی مواجه شده و انتقال ارزهای بلوکه‌شده ایران میسر نبود.
این تولیدکننده‌ها زمانی به تبلیغ استفاده از قطعات کره‌ای می‌پرداختند که گویا نسبت به غیبت برندهای اصلی کره‌ای در ایران اطمینان خاطر داشتند، اما اکنون که واهمه بازگشت ال.جی و سامسونگ گریبان‌گیر آن‌ها شده، تولیدات ایرانی را بهتر و کیفی‌تر از این کشور شرقی معرفی می‌کنند و معتقدند که غیبت کره‌ای‌ها به توفیقی اجباری تبدیل شد تا ایرانی‌ها توان خود را به رخ بکشند و جهش تولید را محقق سازند.
گویا برای آن‌ها حضور یا غیبت کره‌ای‌ها در بازار ایران تفاوتی ندارد، متناسب با شرایط روز رویکرد و دیدگاه‌های خود را تغییر می‌دهند.
شاید جهش تولیدی هم که در مستند «ساید بای ساید» به آن اشاره می‌شود، همان تولید ۱۵ میلیون قلم لوازم خانگی است که طی سال ۱۳۹۹ به منصه ظهور رسید. اما آیا تولید این مقدار کالا لزوماً به معنای جهش تولید است؟
معمولاً در بررسی بازار لوازم خانگی تولید سه قلم تلویزیون، یخچال و فریزر و ماشین لباسشوئی بیش از سایر اقلام اهمیت دارد؛ بررسی گزارش‌های رسمی وزارت صمت نشان می‌دهد تا پایان بهمن ۱۳۹۹ تنها حدود چهار میلیون و ۴۳ هزار قلم کالای تولیدشده مربوط به این سه محصول بوده است.
یعنی حدود ۷۰ درصد از ۱۵ میلیون محصول لوازم خانگی که طی سال گذشته تولید شده مربوط به اقلام کوچک و متوسط بوده که نیاز به تکنولوژی پیچیده‌ای ندارند. بنابراین باید توجه داشت که جهش تولید صرفاً با ارائه آماری مبنی بر تولید ۱۵ میلیون کالا طی یک سال محقق نمی‌شود؛ بلکه طبق قوانین بالادستی این افزایش تیراژ تولید باید همراه با ورود تکنولوژی، افزایش دانش فنی، رشد رقابت‌پذیری، انحصارزدایی، همکاری با شرکت‌های بین‌المللی، ورود به بازارهای منطقه‌ای و جهانی و … باشد.
علاوه بر این آمارهایی که در مورد سهم برندها از بازار لوازم خانگی در این مستند و در دیگر محتواهای خبری و تبلیغاتی منتشر شده از زبان مسئولان مختلف عنوان می‌شود، نیاز به شفاف‌سازی و تایید مسئولان آماری وزارت صمت دارد. این آمار به تفکیک اقلام و سهم برندهای داخلی در تولید در وزارت صمت موجود است و ضروری است اطلاعات به صورت دقیق و منطبق با آماره

ای وزارت صمت عنوان شود.
تولیدکنندگان حاضر در مستند «ساید بای ساید»، معتقدند که تحریم‌های آمریکا علیه ایران در کنار آسیب‌هایی که داشت، منافعی هم برای اقتصاد ایران به همراه آورد که از جمله آن بروز ظرفیت‌های تولید بود؛ آن‌ها با تکیه بر همین استدلال معتقدند که باید درهای کشور را روی برندهای کره‌ای بست تا تولیدکنندگان داخلی بتوانند به توان تولیدی ال.جی و سامسونگ برسند.
حال باید پرسید که این شرکت‌های داخلی بدون همکاری با شرکت‌های معتبر خارجی چگونه می‌خواهند خود را به سطح آن‌ها برسانند؟ آیا صرف تکیه بر شرکت‌های دانش‌بنیان داخلی می‌توان پابه‌پای تکنولوژی روز جهان پیش رفت؟
مشخصاً در این مدت برندهای خارجی هم بیکار نمی‌نشینند و در حالی که تولیدکنندگان ایرانی به‌ ظاهر برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کنند، ال.جی و سامسونگ نیز به تکنولوژی‌های جدیدی دست خواهند یافت.

صنعت لوازم خانگی ایران؛ دیپلمه‌ای که می‌توانست استاد تمام باشد

یکی از تولیدکنندگان حاضر در مستند پخش‌شده از شبکه یک در بخشی از گفت‌وگو اشاره دارد که نباید یک دیپلمه را با یک فوق‌دکتری مقایسه کرد؛ اگر شش سال به تولیدکنندگان ایرانی که حکم فرد دیپلمه را دارد، فرصت دهند، خود را به رقبای کره‌ای که فوق‌دکتری هستند، خواهند رساند.
این صحبت در حالی مطرح می‌شود که در ابتدای همین مستند به تأسیس کارخانه ارج در سال ۱۳۱۶ اشاره می‌شود؛ درست زمانی که شرکت سامسونگ در حوزه ماهی‌گیری و شیلات فعالیت داشت. آیا ۸۴ سال زمان کمی برای پیشرفت در هر صنعتی محسوب می‌شود؟
طی هشت دهه اخیر چه بهبودی در حوزه مدیریت صنایع ایران رخ داده که با ادامۀ آن در شش سال آینده بتوان امیدوار بود؟ چنانچه در اقتصاد دولتی ضدرقابت فضایی برای پیشرفت داشت، اکنون صنعت لوازم خانگی ایران حکم استاد تمام را برای هر برند خارجی داشت تا کسی نتواند آن را در مقایسه با کره‌ای‌ها یک دیپلمه بخواند.

دهه‌ها فاصله بین ایران و بازارهای جهانی

متأسفانه طی دهه‌های اخیر برندهای ایرانی از لحاظ کیفی و تکنولوژیک نه‌تنها بازار را به کره‌ای‌ها واگذار کرده‌اند، بلکه امروز ترک‌ها و چینی‌ها هم جلوتر از ما گام برمی‌دارند و به ‌مراتب سهم بیشتری از بازارهای منطقه‌ای و جهانی دارند.
حتی عراق و سوریه که جزو شرکای تجاری ایران به حساب می‌آیند در حوزه لوازم خانگی با ترکیه ارتباط بیشتری نسبت به ایران دارند. این امر نشان می‌دهد که صنعت لوازم خانگی ایران با بازار جهانی و رقبای بین‌المللی دهه‌ها فاصله دارد و این فاصله را نمی‌توان طی شش سال جبران کرد.
در حالی که طی دهه‌های اخیر کشورهای مختلف پیشرفت‌های کیفی و تکنولوژیک چشمگیری داشته‌اند، فعالان بازار لوازم خانگی ایران در نبود برنامه و عمق‌یافتن مدیریت دولتی، گذشته درخشان خود را هم از بین برده‌اند.
در حالی که کره توانست با برندهایی نظیر ال جی و سامسونگ به قلب تپنده بازار جهانی لوازم خانگی تبدیل شود، اما برندهای معتبر و قدیمی نظیر ارج در ایران سرنوشتی جز نابودی نداشته‌اند.
اکنون نیز ساخت مستندهای پرتناقضی نظیر «ساید بای ساید» و صحبت‌های مطرح‌شده در آن زنگ خطر برنامه‌ریزی تعدادی از برندها برای انحصارگرایی در بازار لوازم خانگی ایران و کنار زدن برندهای دیگر دارد.
البته طی این سال‌ها تولیدکنندگان دیگر و حتی انجمن صنایع لوازم خانگی به حمایت‌های بی‌چون و چرای دولت از تعدادی از تولیدکنندگان، اعتراضاتی داشته‌اند.
برخی فعالان این صنعت می‌گویند برخی تولیدکننده‌های داخلی از کانال‌های خاصی حمایت می‌‎شود و بر مبنای همین ارتباطات نه‌تنها تاکنون بیش از سایر رقبایش از ارز دولتی بهره‌مند بوده، بلکه تسهیلاتی همچون کارت خرید لوازم خانگی هم در اختیار مشتریان آن قرار ‎گرفته است.
چندی پیش نیز زمزمه اختصاص ۶۰۰ میلیون دلار از کل ۱٫۵ میلیارد دلار ارز مورد نیاز صنعت لوازم خانگی به یکی از تولیدکننده‌های داخلی انتقاد سایر فعالان این صنعت و انجمن صنایع لوازم خانگی را به دنبال داشت.

سرنوشت خودروسازان در انتظار برندهای داخلی لوازم خانگی؟

کارشناسان اقتصادی معتقدند حمایت از تولید ملی بدون افزایش رقابت‌پذیری در بازار امری شدنی نیست. موضوعی که با بسته ماندن مرزها به روی کالاهای خارجی و ممنوعیت واردات محقق نمی‌شود و بازار در انحصار برندهایی خاص می‌ماند.
همچنین زمانی کشوری مرزهای خود را برای واردات محصولی خاص می‌بندد که در تولید آن محصول بستر‌های مناسب آماده باشد. به‌عنوان مثال زمانی در صنعت خودروسازی کره جنوبی این اتفاق برای حمایت از برند‌های داخلی رخ داد که صنایع بالادستی مانند قطعه‌سازی به رشد لازم و خودکفایی رسیده بودند. در حالی که امروز صنایع بالادستی مرتبط با صنعت لوازم خانگی ایران قدرت و پیشرفت چندانی ندارند و از تکنولوژی روز بسیار عقب مانده‌اند.
امروز اگر قطعه‌سازان چینی به داد تولیدکنندگان نرسند، قطعاً بسیاری از خطوط تولید به حالت تعطیل و نیمه‌

تعطیل درمی‌آیند. در داخل خود ایران چنین سیاستی در صنعت خودروسازی تجربه شده است؛ این صنعت بدون توجه به توسعه صنایع بالادستی، هر گونه ارتباط با خارج و شرکت‌های بین‌المللی را قطع کرد تا امروز متقاضیان خودرو برای خرید خودروهای از رده خارج بیش از ۱۰۰ میلیون تومان وجه بپردازند و بابت معامله مستقیم با خودروسازان در صف‌های قرعه‌کشی آن‌ها بنشینند.
علم و تجربه توأمان نشان می‌دهند سیاست انزواطلبی نه‌تنها هیچ‌گاه منجر به بهبود کیفیت و کاهش قیمت محصولات تولیدی نشده، بلکه خودروسازان را به دردانه‌ای برای دولت، وزارت صمت و بانک مرکزی تبدیل کرده که همواره مورد حمایت بی‌چون و چرا قرار داشته‌اند.
حال پخش مستندهایی نظیر «ساید بای ساید» نشان می‌دهد برخی از تولیدکنندگان لوازم خانگی نیز بدشان نمی‌آید که حکم سایپا و ایران‌خودرو را در صنعت لوازم خانگی پیدا کنند. البته ممنوعیت واردات در ایران گویا یک معنا بیشتر ندارد و آن ارائه مجوز برای قاچاق کالا به ایران است.
همان‌طور که اکنون در بازار لوازم خانگی برند ال.جی و سامسونگ به‌وفور یافت می‌شود، اما قیمت محصولات آن حداقل سه تا چهار برابر زمانی است که در ایران فعالیت قانونی داشتند. برندهای داخلی نیز از این فرصت بیشترین استفاده را برده و نرخ محصولات خود را تا بیش از دو برابر بالا برده‌اند. اتفاقی که هم دولت و هم مصرف‌کنندگان را متضرر ساخته است.
در نتیجه به جای ساخت مستندهای تبلیغاتی و فرافکنی، شاید بهتر باشد که در صورت ایجاد توافق‌های جدید بین‌المللی دیگر فرصت را برای انتقال دانش و تکنولوژی از دست ندهیم و به اسم حمایت از تولید ریشه بر تیشه اقتصاد کشور نزنیم.
دهه‌هاست که با همین شعارها صنایع ایران نتوانسته‌اند از مونتاژکاری عبور کنند و عده‌ای انحصارطلب با روابط خاص خود باعث عقب‌ماندگی صنعت شده‌اند. اکنون نیز به نظر می‌رسد همین افراد با دادن آدرس غلط به دنبال تأمین منافع شخصی خود هستند.
در حالی که موفقیت برندهای خارجی در ایران نه ارتباطی به ساخت و پخش سریال‌های کره‌ای دارد و نه برد ۶ بر ۲ ایران در زمین بازی فوتبال منجر به شکل‌گیری چنین بازاری شده است. بلکه این کیفیت و تکنولوژی به‌کاررفته در محصولات لوازم خانگی کره‌ای است که سلیقه ایرانیان را به سمت خود کشانده است.
در حالی در انتهای مستند ساید بای ساید دو راه پیش روی بازار لوازم خانگی ایران قرار داده می‌شود که شاید تلفیقی از این دو راه، تنها مسیر باقی‌مانده برای اقتصاد ایران باشد و آن هم ارتباط با کشورهای خارجی برای انتقال تکنولوژی روز دنیا و استفاده حداکثری از ظرفیت‌های داخلی و حرکت در جهت بومی‌سازی و تعمیق ساخت داخل است.

https://tejaratava.ir/?p=19769

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.