من اصلا خودم را در معرض این طور مسائل قرار نمیدهم. چون کار من، تامین آب و برق است. اول صحبت هم عرض کردم. این اولین باری است که از من سوال شده است و این آخرین باری است که به آن جواب میدهم. چون برای کار سنگین و بزرگی تعهد داریم.
به گزارش ایلنا، ماموریت دکتر رضا اردکانیان، بیش از سه سال است که در سازمان ملل متحد به اتمام رسیده است. او حالا وزیر نیرو است.
وقتی شایعه احتمال کاندیداتوریاش در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ را در صفحات مجازی خواندم، دنبال فرصتی بودم تا صحتش را از خودش جویا شوم.
پنجشنبه روزی، صبح روز سوم مهر برای انجام یک مصاحبه، او را در دفتر وزارت ملاقات کردم. از همان ابتدا میخواستم بروم سر اصل مطلب. او اما میخواست ابتدا صحبتهایش را آن طور که منظم کرده بیان کند. حرفهای مقدماتیاش بیش از یک ساعت طول کشید. عمدتا هم گزارشی بود از فعالیتهای سه ساله وزارت نیرو در حوزههای آب، برق و فاضلاب. حالا نوبت من بود که در هوای نه چندان خنک اتاقش، سوالاتم را بپرسم. طوری که ماسک مانع شنیندنش نشود. آنچه میخوانید گزارش مصاحبه روزنام اعتماد با وزیر نیرو است.
«آقای اردکانیان، آیا شما میخواهید در سال ۱۴۰۰، کاندیدای ریاستجمهوری شوید؟»
نه تنها تصمیم ندارم که کاندیدا بشوم، بلکه تصمیم دارم که کاندیدا نشوم.
در سالهای گذشته زیاد دیدهایم، برخی برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری، مجلس و یا پذیرش مسوولیتی، یک باره و حتی در روزهای پایانی ثبتنام، احساس تکلیف کردهاند! پس، همان ابتدای مصاحبه از اردکانیان میخواهم تا موضعش درباره کاندیدا نشدن در انتخابات ریاستجمهوری را شفافتر کند.
آیا پاسخ «خیر»ی که (در خصوص عدم تمایلتان برای کاندیداتوری ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰) ارایه کردید، قطعی است یا اینکه ممکن است شش ماه بعد احساس تکلیف کنید؟ یا اگر به شما تکلیف کنند احتمال دارد قبول کنید؟! چون اخیرا در برخی مطالب شما را به عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری آتی معرفی میکنند. حتی این گمانه هم زده میشود که برخی کارهای شما در این دوره، از جمله کمپین «الف- ب – ایران» ممکن است نمایش تبلیغاتی برای کاندیداتوری احتمالی شما در انتخابات ریاستجمهوری باشد.
•«من هم این بحثها را هر از گاهی شنیدهام. ولی این اولین باری است که توسط یکی از همکاران رسانهای مورد سوال واقع میشوم. آخرین باری هم خواهد بود که به این سوال جواب میدهم. به این معنا که اگر احیانا باز هم مورد سوال واقع شوم، در جواب، به همین پاسخی ارجاع خواهم داد که الان خدمت شما عرض میکنم. ابتدا چند نکته را عرض میکنم. اول اینکه در کشور ما متاسفانه به دلیل عدم کارکرد مستمر و غیرفصلی احزاب، سیستمهای ارزیابی عملکرد متداول و مستمری نیست که بر اساس مترهای مورد قبول جامعه، کارکردها را ارزیابی کنند. لذا ممکن است گاهی افرادی از عملکرد فرد یا دستگاهی احساس رضایت کنند، بعد شیوهای که برای ابراز رضایتشان انتخاب میکنند این طور است که آن فرد را به عنوان کاندیدای منصبی معرفی میکنند. بنابراین تلقی من و برخی همکارانم این است که برخی از این گمانهزنیها، صرفا به منزله ابراز رضایت نسبی از کار وزارت نیرو است.»
چه کسانی کاندیداتوری احتمالی شما برای ریاستجمهوری را گمانهزنی کرده بودند؟
عرض کردم اگر کسی (این گمانه را) گفته باشد ما این طور تلقی میکنیم. البته همکارانم از اینکه ببینند کارشان مورد رضایت نسبی افراد، گروهها و مردم است، خوشحال میشوند و برای ادامه کار انگیزه مییابند. اما ماجرا شکل دیگری هم دارد که من شخصا با آن مشکل دارم و آن، اینکه برخی تریبوندارها بهرغم شعاری که در خصوص لزوم خدمترسانی به مردم طرح میکنند، خدمترسانی به مردم به خاطر شایستگیشان را یک وظیفه تلقی نمیکنند و فکر میکنند اگر مسوولی وظیفهاش در خدمترسانی را درست انجام داد، احتمالا به دنبال سمت و منصب دیگری است! مردم ایران مستحق بهترین خدمترسانیها هستند. تک تک همکاران من در وزارت نیرو، قدر بزرگی فرصتی که برای خدمترسانی به مردم در اختیارشان قرار گرفته است را میدانند. به همین دلیل است که عرض میکنم تقدیر و تشکرهایی که از ما شده است را نوعی پیشپرداخت میدانیم به جای اینکه دستمزد تلقی کنیم. یعنی بابت کاری که وظیفهمان است که انجام دهیم به ما گفته شده است: «خدا قوت.» لذا باید تا پایان این دولت برای ادامه خدمترسانی و تامین آب و برق مطمئن به ویژه در شرایط کرونا و تحریم سر از پا نشناسیم. برخی – خصوصا در بیرون از ایران – همه استعداد و انرژیشان را صرف کاهش تابآوری مردم میکنند. ما در نقطه مقابل تلاش میکنیم حداقل از ناحیه تامین آب و برق مردم دغدغهای نداشته باشند.
آقای دکتر، جواب سوال من را واضح ندادید؛ آیا جنابعالی بنایی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ دارید؟
خیر؛ من نه تنها تصمیم ندارم که کاندیدا بشوم، بلکه تصمیم دارم که کاندیدا نشوم.
پس چرا گمانهزنی درباره احتمال کاندیداتوری شما مطرح شده ولی درباره دیگر وزرا گمانهزنی نشده است؟
میتوانید از وزرای دیگر سوال کنید. من اصلا خودم را در معرض این طور مسائل قرار نمیدهم. چون کار من، تامین آب و برق است. اول صحبت هم عرض کردم. این اولین باری است که از من سوال شده است و این آخرین باری است که به آن جواب میدهم. چون برای کار سنگین و بزرگی تعهد داریم. دوم شهریور امسال به مناسبت هفته دولت، جلسه هیات دولت به شکل مجازی در حضور رهبر معظم انقلاب تشکیل شد. ایشان در فرمایشاتشان قریب به مضمون فرمودند که «این کار خوبی که وزارت نیرو انجام میدهد و هفته به هفته طرحهایش را مطابق برنامه افتتاح میکند باید به این قول تا آخر عمل کرد و باید با جدیت به آن عمل کند.» این یک باید است. در این شرابط تحریمی، ایفای این تعهد کار سادهای نیست. حتی اگر همه چیز فراهم باشد برای انجام این تعهد به وقت و زمان نیاز داریم. در وزارت نیرو واقعا توجیهی نداریم برای اینکه وقتمان را به کار دیگری اختصاص دهیم.
تا قبل از تحریم، درآمد نفت تمام مشکلات کشور را میپوشاند!
هر وزیری دو نقش دارد. اول اینکه مسوول وزارتخانهاش است و دوم آنکه به عنوان عضوی از کابینه در سیاستهای اتخاذ شده برای کشور که در سطح هیات دولت مطرح میشود نقشآفرینی میکند. لوایح دولتی با رای وزرا مصوب و برای تایید نهایی به مجلس میرود. وقتی برایم قطعی شد که رضا اردکانیان، به هیچ وجه، کاندیدای ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ نخواهد شد، ترجیح دادم او را در جایگاه عضوی از کابینه دولت مورد خطاب قرار دهم.
آقای دکتر، شرایط فعلی کشور را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر شما دولت آن طور که باید به وظیفهاش به ویژه در بخش اقتصادی عمل کرده است؟!
«یک اشکال بر سوالتان وارد است. شما درباره شرایط کشور و مطلوب نبودن وضع اقتصادی سوال میکنید، بعد به نوعی با انتساب مشکلات به دولت، ذهن خوانندگان را به این مساله معطوف میکنید که انگار فقط دولت مسوول اصلاح شرایط فعلی کشور است.»
پس بگذارید از زبان یک عضو کابینه رسما بشنویم که چند درصد سیستم اداره کشور دست دولت است و چند درصد بیرون از دولت قرار گرفته است.
«اول بگویم که ما به طور کلی درباره تلقیمان از مفهوم دولت دارای اشکالاتی هستیم. از نظر مردم همه چیز به دولت مربوط است. آنها دولت تشکیل دادهاند برای اینکه پاسخگوی همه چیز باشد. گریزی از این مساله نیست. اما وقتی درباره اصلاح وضعیت ناخوب میخواهیم سوال کنیم باید ابتدا ببینیم که آیا قبلا وضعیت خوب بوده است؟ اگر خوب بوده چه مسیری را طی کرده که به وضعیت ناخوب رسیده است؟
این موضوع آسیبشناسی لازم دارد و اگر در این مسیر رسیدیم به اینکه فقط دولت نبوده است که در شکلگیری وضعیت ناخوب نقش داشته است، پس باید عوامل دیگر هم برای خوب شدن شرایط، سهم و نقش خودشان را ایفا کنند.
قطعا بخش قابل توجهی از مشکلات کشور به ساختار اداری ما بر میگردد. ربطی هم به یک دولت خاص ندارد. شرایط تحریمی باعث شده است که مشکل ساختار اداری کشور خودش را نشان دهد. مثل خشکسالی که باعث میشود ناهمواریهای بستر یک رودخانه را ببینیم. تا پیش از تحریم، نفت و درآمد نفتی کشور تمام مشکلات را میپوشاند و ما اصلا متوجه گیرها نمیشدیم. الان متوجه میشویم که مثلا چقدر هماهنگی سیستم بانکی کشور با بخش تولیدی و خصوصی مهم است.»
لطفا برگردیم به سوالم؛ اول بفرمایید با توجه به مشکلات اقتصادی کشور، چند درصد باید از دولت انتظار داشته باشیم تا این مشکلات را رفع کند و چقدر باید از بیرون دولت انتظار داشته باشیم؟ چون فرمودید که همه انتظارها را نباید از دولت داشته باشیم.
«آن بخشی که به دستورالعملها، مقررات و ضوابط بر میگردد، باید درصد بسیار زیادی از دولت انتظار داشته باشیم تا امور را اصلاح کند. آن بخشی را هم که به اخلاق بر میگردد، مسوولیت مشترک با بیرون دولت وجود دارد. اگر همه تلاش ما این است تا آنچه دشمنان برای فروپاشی اقتصادی کشور طراحی کردهاند، رخ ندهد. باید بیش از آن تلاش کنیم تا فروپاشی اخلاقی در کشور رخ ندهد. این چیزی نیست که بخواهیم فقط در دستورالعملهای دولتی آن را جستوجو کنیم. نبابد اجازه دهیم تا مرزهای اخلاقی شکسته شود یا اگر جاهایی شکسته شده است ترمیم کنیم.»
به نظرتان، در کجاها مرزهای اخلاقی شکسته شده است؟
«الان یکی از مضیقههای مردم، تامین ارزاق عمومیشان است. به طور مثال، آیا الان مسیری که برای تامین این ارزاق در نظر گرفته شده است از اختصاص ارز گرفته تا تامین، ترخیص و توزیع کالاها، به شیوه صحیحی اجرا میشود؟ یا ممکن است برخی به انحای مختلف در بخشهایی از این مسیر اختلال کنند.
بعد گزارش برسد که انبارهایمان در گمرکات پر از کالاهای مورد نیاز مردم است اما به موقع ترخیص نمیکنند و باعث گرانی کالاها شده است.
مساله بزرگتر از اینهاست که با پر کردن سطور یک روزنامه با یک سوال و جواب چالشی حل شود. ابعاد موضوع از وسیعتر است!»
اخبار تلاطمهای اقتصادی چطور در دولت مطرح میشود؟
برایم مهم است بدانم اعضای هیات دولت با چه مکانیزمی از وضع متلاطم بازارهای مختلف با خبر میشوند. اما ابتدا از رضا اردکانیان میپرسم که خودش، به عنوان یک وزیر از سمت و سوی تصمیمات اقتصادی دولت راضی است یا خیر؟ او پاسخ صریحی به این پرسشم نمیدهد اما پاسخش این است: «اصلیترین دغدغه دولت مسائل اقتصادی است. برداشت من این است که همه تلاششان را میکنند تا عبور نسبتا کم مشکلی از این مقطع داشته باشیم.
امیدوارم جامعه جهانی هم به این موضوع برسد همان طور که برخورد نظامی با ایران موثر نبود، شیوه جدید جنگ اقتصادی با مردم ایران هم نتیجه نخواهد داد.» بعد میروم سراغ سوالم:
آیا وضعیت بازار ارز یا بازارهای متلاطم دیگر نظیر خودرو و تخم مرغ بهطور مرتب در جلسه دولت مطرح میشود؟
– «ابتدای هر جلسه دولت، بخشی به نام اخبار داریم. در این بخش، کسانی که دور میز نشستهاند، اعم از وزرا و معاونان رییسجمهور، محدودیتی برای صحبت درباره اخباری که برایشان مهم است، ندارند.
طبیعتا اخبار این تلاطمهای اقتصادی مرتبا در دولت مطرح میشود. اما تصمیمگیری درباره مسائل اقتصادی ساز و کار خودش را دارد. ستاد هماهنگی اقتصادی دولت هفتهای حداقل یک بار به ریاست آقای رییسجمهور تشکیل میشود و اگر مواردی نیاز به تصویب دولت داشته باشد در کابینه مطرح میشود.»
ماجراهای عجیب و غریب مذاکره با یک کشور همسایه
از اینجای ماجرا، رضا اردکانیان داستانی را تعریف میکند که من هاج و واج میمانم. خوشبختانه ماسک روی صورتم باعث میشود دهان باز شدهام را از شدت تعجب را نبیند. جا دارد کشور این سخنان وزیر نیرو را جدی بگیرد.
رضا اردکانیان، رییس کمیسیون مشترک همکاری اقتصادی ایران با چند کشور از جمله روسیه، ارمنستان، تاجیکستان، افغانستان، قطر، عراق و آلمان است: «وقتی برای صادرات کالایی میروم در یک کشور همسایه مذاکره کنم و بعد میبینم از امضای قرارداد امتناع میکنند و بهرغم نیازشان، خواهان کاهش قیمت هستند و بعد نهایتا به من میگویند با ما تماس گرفته و گفته شده اگر روند مذاکره را طولانی کنید، ممکن است خودشان (کسانی از داخل کشور) این کالا را با قیمت کمتری از دولت به آن کشور همسایه بفروشند، چه باید بگوییم؟! ممکن است این روش با قواعد تجارت سازگاریهایی داشته باشد اما قطعا با قواعد اخلاقی سازگار نیست!» وقتی هم سوال کردم چه کسانی این کار را کردهاند اردکانیان حاضر نشد بیش از این آدرس بدهد: «همه باید به چارچوبهای اخلاقی برگردیم وگرنه در سرجمع، ممکن است برنده نباشیم.»
به این جای مصاحبه که میرسیم رضا اردکانیان درد دلش هویدا میشود و میرود سراغ عدم رعایت آداب حضور در بازار ۱۹۰ میلیون نفری اوراسیا از جانب برخی. اواخر سال ۱۳۹۷، لایحه قانونی الحاق ایران به موافقتنامه اقتصادی اوراسیا، هنوز در مجلس تصویب نشده است. شرایط تحریمی و برنامههای کلان دولت اقتضا میکند تا این موافقتنامه سریعتر تصویب و اجرایی شود. نیمه اول سال ۹۸، رییسجمهور روحانی رضا اردکانیان را مسوول پیگیری موضوع میکند. لایحه تصویب میشود و بعد از طی ترتیبات قانونی، اجرای موافقتنامه از پنجم آبان ۱۳۹۸ آغاز میشود. حالا ایران به عنوان دومین کشور، بعد از ویتنام، وارد بازار بزرگ اوراسیا شده است در حالی که ۴۰ کشور از جمله چین، هند، مصر و… خواهان پیوستن به این موافقتنامه هستند. حالا حرفهای اردکانیان را بخوانید که چگونه فرصتهای کشور تبدیل به منافع ملموس نمیشوند:«در فرآیند کار، احساس کردم آن مقدار که روی ترتیبات اداری پیوستن به موافقتنامه کار شده است روی آداب حضور در یک بازار جدید ۱۹۰ میلیونی کار نکردهایم. باید یکسری رقابتها که تضمین منافع بلندمدت کشور را با اختلال روبهرو میکند،کنار بگذاریم و اخلاق و آداب حضور پایدار در بازار منطقه را رعایت کنیم.»
سال گذشته هنگام برگزاری اجلاس مربوط به پیوستن ایران به موافقتنامه اقتصادی اوراسیا وعده دادید که ۳ ماه بعد از الحاق ایران، نتایج ملموسش در اقتصاد کشور پدیدار شود. الان یک سال گذشته و نتیجه قابل لمسی نمیبینیم. ماجرا چه شد؟
– «اولا؛ الحاق ایران به این موافقتنامه موقت است و از پنجم آبان امسال مذاکرات برای پیوستن دایم به این موافقتنامه شروع میشود تا اگر شرایط فراهم باشد ملحق شویم و اگر فراهم نباشد، همکاری قطع میشود. ثانیا؛ گزارشهایی که سازمان توسعه تجارت خارجی ایران میدهد حاکی از این است که در همین مدت، صادرات ایران به منطقه اوراسیا به خاطر تعرفههای ترجیحی یا تخفیفها، افزایش قابل ملاحظهای داشته است.»
داستان وام ۵ میلیارد دلاری روسها که ۵ دلارش هم به ایران داده نشد!
همکاری اقتصادی ایران و فدراسیون روسیه به دلایل مختلف آنچنان که در سطوح سیاسیاش رشد کرده، ارتقا نیافته است. دلایل مختلفی هم دارد. از ریشههای تاریخی گرفته تا برخی عدم شناختهای متقابل در بستر بیاعتمادی. مواجهه با رییس ایرانی کمیسیون مشترک همکاری اقتصادی ایران و روسیه بهترین موقعیت است تا از رضا ارکانیان بخواهم در این باره توضیح دهد: «وقتی مسوولیت این کمیسیون به پیشنهاد وزارت خارجه و تایید هیات وزیران به وزارت نیرو واگذار شد، طرفهای ایرانی و بیشتر هم روسی اذعان میکردند که سطح روابط اقتصادی ایران و روسیه به اندازه ظرفیتهایشان و اراده سیاسی مقامات دو کشور نیست. روسها عنوان میکردند که تمایلی در طرف ایرانی برای توسعه روابط اقتصادی وجود ندارد. روسها به نوعی گلایه میکردند.» ذهنیت آقای وزیر درباره ایرادات ساز وکارهای غیرمنسجم داخلی بین بخشی باعث میشود تا گله روسها برای اردکانیان این شبهه را پدید آورد که نکند طرف ایرانی، زمینه توسعه روابط اقتصادی با روسها را درست فراهم نمیکند. پس یک کارشناس زبده وزارت امور خارجه در امور روسیه را به وزارت نیرو فرا میخواند و شبانهروزی روی موضوع وقت میگذارد:«اولین دستاورد ما این بود که معلوم شد اگر الان توفیقی در توسعه روابط اقتصادی ایران و روسیه نداریم و اگر از ۵ میلیارد دلار وام تصویب شده توسط دولت روسیه هنوز ۵ دلارش هم روی زمین نیامده است گله روسها درست نیست چراکه الان وضعیت به گونهای است که من میتوانم به تمامی از پا به کار بودن دستگاههای مختلف داخلی دفاع کنم.»
آن طور که متوجه شدم مطالبه شما به عنوان رییس کمیسیون مشترک همکاری اقتصادی ایران و روسیه این است که در این شرایط سخت، روسها هر چه سریعتر وام ۵میلیارد دلاری دولتی که تصویب کرده بودند را در اختیار ایران قرار دهند. درست است؟
«سال ۱۳۹۵ وزیر محترم انرژی فدراسیون روسیه که رییس روسی کمیسیون مشترک همکاری اقتصادی دو کشور هستند به همراه وزیر محترم وقت نیرو مشترکا کلنگ احداث نیروگاه ۱۴۰۰ مگاواتی «سیریک» را در استان هرمزگان به زمین زدند. این پروژه قرار بود از محل وام دولتی روسها ساخته شود. برای ما تامین برق در این منطقه برای پایداری شبکه و نیازهایمان مهم است. من به طور مرتب این پروژه را دنبال کردهام و مصوبات لازم را هم گرفتهام. کار به جایی رسیده که بعد از چند سال، خود روسها به این نتیجه رسیدهاند که پیمانکار پروژه را تغییر دهند. حالا با احترام تمام به طرف روسی میگویم که اگر تا هفتههای پیش رو کار ساخت نیروگاه «سیریک» شروع نشود، وزارت نیرو این پروژه را با منابع داخلی خودش شروع خواهد کرد. من فکر میکنم لازم است مقامات ارشد فدراسیون روسیه بررسی کنند آیا به اندازهای که اراده سیاسی برای همکاری دو کشور وجود دارد در بدنه اجراییشان هم آمادگی و اراده لازم برای کار اقتصادی مشترک هست یا خیر. اگر خیر، لازم است در این باره چاره کنند. هر چند ما قدردان اراده سیاسیشان برای توسعه روابط اقتصادی به ویژه در این شرایط هستیم.»
تعریف جدید از وزارت نیرو از زبان وزیر نیرو
از ابتدای طرح موضوع «برق امید» با نام آن مشکل داشتم. نوع طرح آن از طرف رییسجمهور هم بیاشکال نبود. من مصوبه هیات دولت در ابن باره را خواندهام. به وزیر نیرو هم گفتم که نوع طرح این موضوع در جامعه بر بیاعتمادی افکار عمومی افزوده است. انگار تمام طرح موسوم به «برق امید» در خط پایانی مصوبه دولت مستتر است. جایی که میگوید نرخ برق مشترکان پرمصرف ۱۰درصد گران میشود. در حالی که طوری در جامعه عنوان شد که انگار برق رایگان به مردم داده خواهد شد. مگر دولت اجازه دارد برقی که برای تولیدش هزینه میکند را رایگان به مردم بدهد؟! پس جا انداختن این طرح به عنوان برق رایگان از ابتدا غلط بود. گویی دولت میخواهد برق پرمصرفها از جمله صنایع بزرگ را گران کند و برای جلوگیری از حاشیهسازیها هم عنوان شد که دولت پول برق کممصرفها را نخواهد گرفت یا تسهیلاتی در این باره قائل خواهد شد.
آقای وزیر به عنوان یک روزنامهنگار نسبت به نحوه طرح موضوع «برق امید» در جامعه انتقاد دارم. چرا واقعیت این طرح را از همان ابتدا به مردم نگفتید؟
«اگر اطلاعات ما درباره واقعیت هر موضوعی کافی نباشد، نمیتوانیم این قضاوت را داشته باشیم که واقعیت گفته نمیشود. آنچه هیات محترم دولت تصویب کرده چند بند اصلی طرح است که اجازه هیات وزیران را میخواهد. نمیشود صرفا به اتکای آن بندها، کل طرح را قضاوت کرد. این طرح جزییات زیادی دارد. واقعیت این است که وضعیت مصرف برق در بخش خانگی به ویژه در فصل تابستان مطلوب نیست و نیازمند تصحیح مصرف است. یکی از ابزارهای اصلاح مصرف هم قیمت است. ما فکر میکنیم استفاده از ابزار قیمت، سکهای دو روست. یک رویش افزایش قیمت است و یک سوی دیگرش در صورتی که در راستای هدفمان باشد، میتواند تخفیف باشد. اگر بتوانیم در اولین سال اجرای این طرح نشان دهیم که تخفیف ارایه شده موجب این شده که اوج بار در تابستان ۱۴۰۰ در بخش خانگی کاهش پیدا میکند، سود زیادی کردهایم.»
رضا اردکانیان در این جای مصاحبه، تعریف جدیدی از وزارت نیرو ارایه میکند. پیش از ارایه تعریفش هم شیوه گفت وگوهای قبلی مدیران برق منطقهای را شاهد حرفهایش میآورد که هر کدامشان پیشترها به تامین اوج بار بیشتر در تابستان افتخار میکردند.گویی که مدیر موفق برقی کسی است که بتواند تابستانها از اوج بار بیشتری عبور کند. مانند رقابت خلبانان برای عبور از قلههای بلندتر!:«ما در ۳ سال گذشته تلاش کردهایم تا این فرهنگ را توسعه دهیم که کاهش اوج بار در عین خاموشی ندادن مهم است. آن وقت آن سرمایهگذاریای که هر ساله برای تامین اوج بار مصرف برق انجام میشد را صرف بهسازی و بهبود ۹۰۰ هزار کیلومتر از شبکه انتقال و توزیع برق و ۲۵۰۰ پست برق خواهیم کرد.» وزیر نیرو سپس چند آمار میدهد که در سال ۱۳۹۸ برای اولین بار در کشور محقق شده است:«برای اولین بار تلفات شبکه برق یک رقمی شده است. برای اولین بار اوج بار مصرف برق از ۵ درصد کمتر شده و به حدود یکدرصد رسیده است.» اردکانیان همینجا تذکر مهمی میدهد:«دلیل برخی خاموشیها کمبود تولید برق نیست. ممکن است به دلیل فرسودگی شبکههای توزیع برق باشد. اصلاح شبکهها، منابع میخواهد.»
جزییات «برق امید» به زیان ساده/ قبضهای برق از آبان ماه چه تغییری میکند؟
حالا که حوصله کردهاید و تا اینجای مصاحبه با رضا اردکانیان، وزیر نیرو را خواندهاید، چند دقیقه متمرکز شوید تا یافتههایم را از شیوه اجرایی مصوبه دولت درباره طرح موسوم به «برق امید» را به زبان ساده برایتان شرح دهم. آنچه میخوانید خلاصه شده مطالبی است که وزیر نیرو در مصاحبهام تشریح کرد. همین ابتدا خوب است بدانید وزارت نیروی ایران به ۵/۲۸ میلیون مشترک خانگی برق میرساند. الگوی مصرف برای مشترکان خانگی در مناطق عادی ماهیانه ۳۰۰ کیلو وات ساعت است. وزارت نیرو مشترکان خانگی را به ۳ دسته کممصرف، خوشمصرف و پرمصرف تقسیمبندی کرده است. الف) به مشترکینی که پایینتر از ۱۰۰کیلو وات ساعت در ماه برق مصرف میکنند کممصرف گفته میشود. ۳۰ درصد مشترکین خانگی برق کشور کممصرف هستند. به عبارت دیگر ۲/۸ میلیون مشترک خانگی، ماهیانه زیر ۱۰۰ کیلو وات ساعت برق مصرف میکنند. از اول آبان ماه که زمان اجرای مصوبه دولت است، قبض برق این دسته از مشترکین صفر خواهد بود و تا زمانی که این مشترکین مصرفشان را زیر ۱۰۰کیلو وات ساعت در ماه نگه دارند، لازم نیست پولی برای برق بپردازند. ب) ۵۵ درصد مشترکین برق خانگی جزو گروه خوشمصرفها هستند. به عبارت دیگر این گروه در مناطق عادی ماهیانه بیش از ۱۰۰کیلو وات ساعت و کمتر از ۳۰۰ کیلو وات ساعت برق مصرف میکنند. تعرفه برق این گروه از اول آبان مانند ماههای قبل محاسبه میشود. با این تفاوت که اگر بتوانند خود را جزو گروه کممصرفها کنند (یعنی کمتر از ۱۰۰کیلو وات ساعت در ماه مصرف کنند) برقشان رایگان خواهد شد. از ۵۵ درصد این دسته حدود یک میلیون مشترک قابلیت این را دارند که به اندکی مراعات خود را به جرگه کممصرفها وارد کنند و دیگر پول برق ندهند. حالا اگر مشترکان خوشمصرف(مصارف کمتر از ۳۰۰ کیلو وات ساعت در ماه) نتوانستند خود را جزو گروه کممصرفها کنند اما نسبت به ماه مشابه سال قبل کمتر برق مصرف نمایند، بسته به مصرفشان از وزارت نیرو پاداش خواهند گرفت. طرح نیز از اول آبان اجرایی میشود. ج) گروه سوم مشترکان خانگی مشترکینی هستند که در مناطق عادی بیش از ۳۰۰ کیلو وات ساعت در ماه برق مصرف میکنند. به این گروه پرمصرف گفته میشود. این گروه ۱۵درصد کل مشترکان خانگی را شامل میشوند. یعنی۴/۴ میلیون مشترک. گروه پرمصرفها ۱۴ برابر مشترکان کممصرف، برق مصرف میکنند. مصوبه موسوم به «برق امید» برای این گروه چه اتفاقی را رقم میزند؟ وزارت نیرو برای این گروه ۳ سناریو روی میز گذاشته است. به این گروه ۶ ماه فرصت داده خواهد شد تا ۳ انتخاب داشته باشند. انتخاب اولشان میتواند این باشد که با دریافت آموزشهای لازم، مصرف برقشان را کم کنند. برای ارایه این آموزشها استارتآپهایی فعال خواهد شد. انتخاب دوم پرمصرفها، استفاده از تسهیلات بانکی برای نصب پنلهای خورشیدی کوچک روی پشت بامهایشان است. در این زمینه مذاکرات وزارت نیرو با بانک عامل شروع شده و قرار است مشترک حدود ۴ درصد کارمزد تسهیلات خرید پنلها را بپردازد. اما انتخاب سوم مشترکین پرمصرف، پرداخت پول بیشتر برای مصرف برق است. در این انتخاب مشترکین پرمصرف باید از ۶ ماه بعد از آبانماه ۱۰درصد نسبت به قبل برقشان را گرانتر بخرند. آیا میدانید سهم انرژی مشترکین کممصرف خانگی از کل انرژی مصرفی کشور ۶ تا ۷ درصد است در حالی که سهم انرژی مشترکین پرمصرف از کل مصرف انرژی کشور بیش از ۴۰ درصد است؟«انرژی که کممصرفها مصرف میکنند ۶ تا ۷ درصد کل انرژی مصرفی است. سهم انرژی که پرمصرفها مصرف میکنند بیش از۴۰ درصد انرژی مصرفی است.«پیامی که میخواهم به مردم عزیز ایران منتقل کنم این است که بدون اصلاح شیوه مصرف انرژی، ایران کشوری نخواهد شد که برنامههای توسعهاش پایدار شود. با شیوه فعلی مصرف برق، ممکن است دوباره به دوران خاموشیها برگردیم. باید این رفتار مصرفی را اصلاح کنیم.»
آقای وزیر، مصاحبهتان را در برنامه تلویزیونی اعلام مصوبه برقی دولت موسوم به «برق امید» دیدم. در آن گفتوگو هیچ جا اعلام نکردید که برق برخی مشترکان (مشترکان پر مصرف) با این مصوبه ۱۰ درصد گران خواهد شد. این شیوه اعلام طرح، اعتماد مردم را کمتر میکند.
«ما مسوول اصلاح هر نوع ناهنجاری در ارتباط با مردم هستیم. این نابهنجاری یک شبه رخ نداده است که یک شبه هم اصلاح شود. ببینید برخی شرکتهای بزرگ ما که محصولشان صادراتی است و در داخل هم میتوانند جنسشان را آزاد بفروشند از یارانه انرژی که برای کممصرفها در نظر گرفته شده است، برق مصرف میکنند و در حقیقت این یارانه را با پرداخت تعرفههای گمرکی به کشور مقصد منتقل میکنند. این طرح برای اصلاح الگوی مصرف پرمصرفهاست تا به طور مثال سالی ۲۴ هزار مگاوات صرف دستگاههای سرمایشی در تابستان نشود.»
برق و گاز ایران، حدود ۵۰ درصد برق عراق را تامین میکند
ماجرای فروش برق و گاز به عراق و دریافت پول آن، این روزها برای کشور حیاتی است. چه، عراق شاید تنها کشوری باشد که مجوزش برای معامله با ایران در زمینه خرید برق تمدید میشود. اگر صادرات گاز ایران به عراق و تحویل آن به نیروگاههای عراق را هم حساب کنیم، حدود ۵۰ درصد برق عراقیها از واردات برق و گاز ایران، تامین میشود. از وزیر نیرو میپرسم:
•ایران چقدر به عراق برق صادرمی کند و آیا عراقیها پول برق صادراتی ایران را بهموقع پرداخت میکنند؟
«ظرفیت صادرات برق ایران به عراق حدود ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰مگاوات است. پول برق صادراتیمان را هم در فاصله زمانی معقولی دریافت میکنیم. اوایل امسال نیمی از طلبمان را گرفتیم. بعد از آن هم مبالغی از نصف دیگر را دریافت کردیم.»
افتتاح پروژه انتقال آب خلیجفارس به داخل ایران؛ تا یک ماه دیگر
در بخشی از مصاحبه با وزیر نیرو، مایل بودم درباره آخرین وضعیت پروژه انتقال آب خلیجفارس به داخل کشور سوال بپرسم. میخواستم بدانم این پروژه چه زمانی به بهرهبرداری میرسد. بخشی از پروژه انتقال آب خلیجفارس به هرمزگان، کرمان و یزد مصرف غیرشرب دارد و بخشی هم برای شرب است:«طرح انتقال آب خلیجفارس توسط سرمایهگذاری بخش خصوصی، یعنی سرمایهگذاری صنایع مس، گلگهر و چادرملو در حال اجراست. حجم قابلملاحظهای از این آب در حال شیرین شدن است. این آب در هرمزگان، مصرف شرب دارد و در یزد و کرمان مصرف صنعتی. بخشی از این پروژه تا یک ماه دیگر افتتاح میشود. ما هم بخشی از این آب را برای مصارف خرید تضمینی میکنیم.» این را وزیر نیرو در مصاحبهام گفت.
آقای اردکانیان، ادغام شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی، چقدر توانسته وضعیت آب و فاضلاب شهرها یا روستاهایی که مشکل فاضلاب دارند را حل کند.
من وقتی متوجه میشوم کاری که باید ۱۵ سال پیش انجام میشد و نشده است، میگذارم به حساب کمکاریهای خودمان. حتی اگر ناشی از عوامل دیگری نظیر تامین منابع و مشکلات دیگر باشد. بگذارید یک مثال بزنم. روستاهای اطراف تهران، در زمینه آب شاید از محرومترینها در کشور بودهاند. با ایجاد این یکپارچگی، حالا شرکتها سعی میکنند مشکلات را با ظرفیتهایی که سابقا فقط به آب و فاضلاب شهری تعلق داشت، حل کنند. تا پایان آذر امسال، یک گزارش ملی درباره آثار کمی و کیفی یکپارچهسازی شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی ارایه خواهم کرد. عملکرد مدیرانمان را هم بررسی میکنیم تا اگر این بار برای بعضیها سنگین بود از دوششان برداریم.
مشکل فاضلاب اهواز بالاخره چه زمانی حل میشود؟
«اهواز و شهرهایی نظیر اهواز مسطح هستند و بافت خاکشان هم طوری است که نفوذ و جذب در آن کم است. اصلیترین مشکل فاضلاب در اهواز این است که شبکه جمعآوری آبهای سطحی ندارد. در نتیجه، بارشهای ناگهانی، با شدت بالا وارد شبکه فاضلاب میشود و موجب پسزدگی فاضلاب میگردد. برای حل این مشکل نه تنگنای فنی داریم نه تنگنای شناخت مساله. مقام معظم رهبری، امسال از منابع صندوق توسعه ملی برای حل این مشکل برداشت، منابعی اجازه دادهاند و مقدمات کار هم شروع شده است. در هفتههای پیش رو پیمانکارش را هم انتخاب میکنیم و کار شروع میشود.»
منبع: اعتماد