مدیر سابق برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی گفت: یکی از ابتداییترین مسائل در اخذ تصمیم به سرمایهگذاری امکان تامین مالی است. چه فایدهای دارد که پروژه بسیار پیشرفتهای تعریف شود که نتوان آن را اجرا کرد و یا اجرای آن به دلیل کمبود منابع سالها به طول انجامد؟
شهابالدین متاجی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره سیراف و اما و اگرهای این پروژه اظهار داشت: در سالهای گذشته و قبل از پیشنهاد طرح سیراف، مجوزهای زیادی از سوی برنامهریزی وزارت نفت برای احداث پالایشگاهها در نقاط مختلف کشور صادر شد که تعداد این مجوزها به دهها عدد میرسید. مجوزها در ظرفیتهای مختلف و اکثراً ظرفیتهای کم و در نقاط مختلف بود. اکثر آنها از مرحله امکان سنجی و طراحی مفهومی فراتر نرفت. متقاضیان به دنبال احداث واحدهایی با ظرفیت کم و با فناوریهای بسیار ابتدایی بودند و در عمل به این واقعیت پی میبردند که بدون در نظر گرفتن استانداردها و استفاده از فناوریهای شناخته شده نمیتوانند موفقیت کسب کنند و رعایت این موارد نیاز به سرمایهگذاریهای بیشتری داشت که با فکر اولیه آنها تطبیق نمیکرد به همین دلیل با وجود مجوزهای بسیار، عملاً اقدامی در مورد احداث پالایشگاه صورت نگرفت. در چنین فضایی این تفکر در کارشناسان شکل گرفت که انگیزه موجود برای احداث پالایشگاه مورد حمایت و همچنین هدایت قرار گیرد.
وی افزود: از سوی دیگر توسعه صنعت گاز نیازمند آن است که برای برداشت میعانات گازی یعنی یکی از مهمترین محصولات میادین گازی برنامهریزی صحیحی وجود داشته باشد تا بتوان به طور موثری در بازار حضور داشته و مهمتر آنکه با تکمیل زنجیره، ارزش و تولید محصولات دیگر از میعانات گازی، درآمد کشور افزایش یابد.
مدیر سابق برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در ادامه تصریح کرد: با توجه به اینکه شرکتهای دولتی نمیتوانند در پالایشگاهها بیش از ۲۰ درصد سرمایهگذاری کنند، فکر احداث مجتمع پالایشگاهی (فراگیر پالایشگاهی) قوت گرفت و مقرر شد معاونت برنامهریزی وزارت نفت و شرکت ملی پالایش و پخش زمینه لازم برای احداث مجتمع فوق را توسط بخش خصوصی فراهم آورند. به همین منظور مطالعات ارزیابی فنی- اقتصادی احداث مجتمع توسط شرکت ملی پالایش و پخش انجام شد. با توجه به اطلاعات موجود ظرفیت ۴۸۰ هزار بشکه در روز برای مجتمع در نظر گرفته شد و محل مجتمع نیز در منطقه پارس ۲ انتخاب شد. انتخاب محل براساس نزدیکی به خط لوله میعانات پالایشگاهی گازی آن منطقه و نزدیکی به اسکله صادراتی بود.
وی گفت: با توجه به تعداد زیاد شرکتهای متقاضی احداث پالایشگاه و ظرفیت اقتصادی یک واحد پالایشگاهی ظرفیت ۶۰ هزار بشکه در روز برای هر پالایشگاه در نظر گرفته شد. بررسیها نشان داد در صورتی که سیستمهای جانبی هر پالایشگاه به طور مشترک ساخته شود، هزینه عملیات و سرمایهگذاری پالایشگاه کاهش مییابد. این سیستمها عبارتند از؛ آب خنککننده، بخار، برق، ازت، هیدروژن، تصفیه آب و مشعل پالایشگاهها. بدین ترتیب ارزیابی اقتصادی هر پالایشگاه براساس خرید خدمات فوق مجدداً انجام شد و برای کارخانهای که خدمات فوق را ارائه کند نیز ارزیابی اقتصادی صورت گرفت و نشان داده شد که ترکیب فوق یعنی احداث پالایشگاهها و احداث مجموعه تامین کننده سیستمهای جانبی، از توجیه اقتصادی مناسبی برخوردارند.
متاجی خاطرنشان کرد: پس از اطمینان از توجیهپذیر بودن طرح، فراخوان عمومی برای انتخاب شرکتهای متقاضی داده شد. بیش از ۳۰ متقاضی به فراخوان پاسخ مثبت دادند. هر متقاضی متشکل از یک شرکت سرمایهگذاری، یک شرکت دارای تجربه در طراحی و ساخت پالایشگاه و یک شرکت دارای تجربه در تجارت محصولات نفتی بود. از متقاضیان در فراخوان خواسته شده بود پیشنهاد خود را همراه با مطالعات فنی – اقتصادی ارائه دهند. بدین ترتیب شرکتهای فوق پیشنهاد خویش را به طور آگاهانه و پس از اطمینان از اقتصادی بودن طرح ارائه دادند. در لیست متقاضیان اکثر شرکتهای مطرح کشور در زمینه طراحی و ساخت پالایشگاه وجود داشت. طبق معیارهای معین شده در فراخوان ۸ متقاضی انتخاب شدند و اقدامات بعدی مانند تخصیص زمین و تشکیل شرکتهای پالایشی هشتگانه و شرکت زیرساخت پالایشی سیراف انجام گرفت.
وی ادامه داد: شرکت زیرساخت پالایشی سیراف علاوه بر تامین سیستمهای جانبی، مسئولیت تهیه طراحی بنیادی پالایشگاهها و تاسیسات جانبی را نیز عهدهدار شد. شرکت فوق طراحی بنیادی واحدهای پالایشی و دانش فنی را به انجام رساند و در اختیار شرکتهای پالایشی قرار داد.
مدیر سابق برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در ادامه به لزوم ساخت این پالایشگاهها پرداخت و گفت: میعانات گازی گرچه خود یکی از محصولات اصلی پالایشگاههای گاز هستند اما در انتهای زنجیره ارزش میادین گازی قرار ندارند و میتوان محصولات ارزشمندتر دیگری از آنها تولید کرد. یعنی خود منبع تولید ثروت هستند. بنابراین تاسیس کارخانه برای به فعل رساندن این امکان امری طبیعی است کمااینکه کشورهای واردکننده این محصول آن را به مواد پتروشیمی و محصولات نفتی مانند زایلنها، الفینها، بنزین و سوخت جت و دیزل تبدیل میکنند.
وی افزود: از سوی دیگر توسعه صنعت گاز و جایگزین کردن مایعات نفتی مصرفی کشور با گاز طبیعی نیازمند آن است که از برداشت میعانات گازی اطمینان حاصل شود و برداشت آن متکی به صادرات نباشد و در این صورت کوچکترین خللی در صادرات تولید را با اشکال مواجه میکند. همچنین مصرف مواد نفتی در حال افزایش است. ساخت پالایشگاه میعانات بسیار کمهزینهتر از ساخت پالایشگاه نفتخام است بنابراین با وجود میعانات گازی برای تامین نیازهای داخل و نیز صادرات محصولات نفتی، پالایشگاه میعانات از اولویت بیشتری برخوردار هستند. به عنوان مثال برای تولید ۱۱۵ هزار بشکه در روز بنزین در صورت خوراک نفتخام، نیاز به پالایشگاهی به ظرفیت ۲۵۰ هزار بشکه در روز و با هزینه سرمایهگذاری ۶ میلیارد دلار است. برای تولید همین مقدار بنزین نیاز به احداث پالایشگاهی به ظرفیت ۱۸۰ هزار بشکه در روز با هزینه ۲۱۵ میلیارد دلار است، البته اعداد فوق سرانگشتی هستند.
متاجی درباره انواع پالایشگاههای میعانات گازی گفت: برخی از انواع پالایشگاهها به تنهایی برای تولید مواد نفتی، برخی برای افزایش تولید محصولات سبک و انواعی نیز برای برای تولید خوراک پتروشیمی مواد نفتی هستند.
جدول زیر ظرفیت و تعداد این نوع پالایشگاهها را در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۹ نشان میدهد.
شماره
نام کشور
مجموع ظرفیت ۱۳۸۹
مجموع ظرفیت ۱۳۹۹
تعداد ۱۳۸۹
تعداد ۱۳۹۹
۱
چین
BID 85000
BID 388000
۱
۴
۲
ژاپن
BID 99000
BID 99000
۲
۲
۳
کره
BID 14000
BID 44000
۱
۳
۴
مالزی
BID 74000
BID 74000
۱
۱
۵
سنگاپور
BID 70000
BID 170000
۱
۲
۶
روسیه
–
BID 1400000
–
۱
۷
ایران
BID 120000
BID 600000
۱
۴
۸
قطر
BID 146000
BID 292000
۲
۴
۹
امارات
BID 420000
BID 420000
۵
۵
۱۰
عربستان
BID 225000
BID 225000
۱
۱
۱۱
آمریکا
BID 75000
BID 560000
۱
۱
همچنان که مشاهده میشود کشور ما از نظر ظرفیت پالایشی میعانات گازی در رده نخست قرار دارد. ظرفیت هر پالایشگاه سیراف ۶۰ هزار بشکه در روز است که در مقایسه با ظرفیت پالایشگاههای مشابه در آمریکا که ۵۰ هزار بشکه در روز و قطر ۷۴ هزار بشکه در روز عدد منطقی است.
وی تاکید کرد: نکته قابل توجه آنکه در طرح سیراف، تولید سوخت دیزل و جت طبق جدیدترین استاندارد دنیا، نفت و گاز مایع تصفیه شده به عنوان حداقل قابل قبول در نظر گرفته شده است. این امر به سرمایهگذاران امکان میدهد که کار را با هزینه کمتری آغاز کنند و در صورت داشتن توانایی مالی بیشتر از همان آغاز میتوانند تولید بنزین و محصولات پتروشیمی را مد نظر قرار دهند. این موضوع نقطه قوت طرح به شمار میرود. هم دست سرمایهگذاران فعلی برای ارائه طرح توسعه یافتهتر را باز میگذارد، هم اجازه میدهد کار با سرمایه کمتری آغاز شود و هم برای سرمایهگذاران دیگر در نقاط مختلف کشور برای تولید بنزین و محصولات پتروشیمی خوراک مناسب را فراهم میآورد. اما نکته اینکه یکی از ابتداییترین مسائل در اخذ تصمیم به سرمایهگذاری امکان تامین مالی است. چه فایدهای دارد که پروژه بسیار پیشرفتهای تعریف شود که نتوان آن را اجرا کرد و یا اجرای آن به دلیل کمبود منابع سالها به طول انجامد؟
مدیر سابق برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ادامه داد: به عنوان هر پالایشگاه سیراف، در صورت احداث واحدها الفینسازی و اروماتیکسازی نیاز به ۹۹۶ میلیون دلار سرمایه اضافی دارد و این به سرمایهگذار بستگی دارد که کار را مرحلهبندی کند و یا اقدام به تامین مالی برای انجام آن در یک مرحله کند. از سوی دیگر باید مقایسه دقیق بین تبدیل نفت به الفین و یا تبدیل آن به بنزین صورت پذیرد. هر واحد پالایش ۶۰ هزار بشکهای حداقل ۱۴ هزار بشکه در روز نفت با عدد آرامسوزی ۷۰ تولید میکند و جهت اتخاذ تصمیم برای تولید الفین یا بنزین نیاز به محاسبات دقیقتری است و با وجود خوراکهای ارزانتر مانند اتان و گاز مایع تبدیل نفتای فوق به الفین منطقی به نظر نمیرسد.