شهر مکان زندگی مردمی است که تحرک، تشکل و توسعه و استمرار آن است؛ تحرک در فضای اجتماعی، تحرک در فضای اقتصادی و تحرک در فضای مکانی. درنتیجه برای اینکه بتوان چهرهای انسانیتر به ساخت شهر بخشید، ناگزیر باید به فضاهایی روی آورد که همگانیاند و زندهترین حرکتهای شهری در آنها رخ میدهد، در غیر این صورت شهر خستهکننده و بیروح جلوه کرده و ناتوان از پاسخگویی به نیازهای کلیدی مردم آن، تجربهای شکستخورده است.
برای اینکه این اتفاق رخ دهد مردم باید در ساخت کالبد شهر مشارکت کنند که این مشارکت در غایت تشکلها و سازمان مردمنهاد صورت میپذیرد. سازمانهای مردمنهاد میتوانند بهعنوان ناظر و دیدهبان مشکلات شهری کمک بسیار زیادی در راستای پیشبرد اهداف مدیریت شهری داشته باشند.
بههرحال اداره شهرها و کلانشهرها بدون مشارکت و تعامل شهرداری و شورای شهر با سازمانهای مردمنهاد غیرممکن است. از طرف دیگر یکی از مشکلات کلانشهرها علیالخصوص تهران سرریز شدن جمعیت شهرهای مجاور به پایتخت است که خود آسیبهای اجتماعی فراوانی به همراه دارد لذا ضرورت تدوین طرح جامع برای استان تهران یکی از مواردی است که مدیریت شهری آینده باید برای آن برنامهریزی گسترده داشته باشد تا به همراه حرکتهای جهادی برای حل مشکلات و معضلات کنونی بتواند الگوی انقلابی مؤثری برای سایر استانها باشد.
در همین راستا با سید سجاد موسوی، رئیس اداره ارزیابی و استانداردهای محیطزیست اداره کل محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری تهران گفتوگویی انجام دادیم که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
*سازمانهای مردمنهاد بهعنوان نهادهای نظارتی یا دیدهبانی چقدر میتوانند در مدیریت شهری آینده تأثیرگذار باشند و چه انتظاراتی ما میتوانیم از این نهادها داشته باشیم؟
امروزه بررسی علمی مقالات در حوزه موضوعات شهری نشان میدهد که بحث مشارکت مردمی بهعنوان یکی از فاکتورهای مهم در مدیریت شهری بهحساب میآید؛ درواقع تمام کشورهای دنیا به این نتیجه رسیدهاند که مشارکت مردم در اداره امور شهری اهمیت فراوانی دارد.
در مقالات علمی هم این روزها بحث مشارکت مردم در مدیریت شهری جایگاه خاصی دارد؛ قبلاً شاید صرف ساختار مدیریت شهری منوط به برنامهای از پیش تعیینشدهای بود که آن برنامه در شهر ساری و جاری میشد ولی امروزه با بررسیهای مختلف نشان دادهشده که مشارکت مردم باید حتماً در مدیریت شهری مدنظر قرارگرفته شود تا بتوانیم برنامههای که برای مدیریت شهری داریم به نحو مطلوب پیادهسازی کنیم.
*یکی از مشکلاتی که امروز در تهران داریم سرریز شدن جمعیت شهرستانهای اطراف به داخل تهران است که این موضوع آسیبهای اجتماعی و موارد خاصی را به همراه دارد مانند آلودگی هوا و ترافیک و … از طرف دیگر شهرستانهای اطراف تهران امکانات رفاهی متناسب با نیاز شهروندان خود ندارند چرا تابهحال طرح جامعی برای استان تهران مانند تدوین سند آمایش سرزمینی که اخیراً اتفاق افتاد، تهیه نشده است؟
متأسفانه این موضوع مشکل ساختاری در کشور است تا زمانی که در مناطق کوچک محلی (روستاها و دهستانها) امکانات اولیه مفید و مطلوب را برای ساکنین آن منطقه فراهم نکنیم طبیعی است که مردمان این مناطق به مکانهایی مهاجرت یا نقلمکان میکنند که در آنجا بتوانند نیازهای خودشان را برطرف کنند.
پس ما مشکل ساختاری حکومتی داریم که از آن بهعنوان عدم توسعهیافتگی مناطق نیز یاد میکنند لذا این عدم توسعهیافتگی در جایجای نقاط کشور وجود دارد مردم اجباراً از روستا به شهرهای کوچکتر نقلمکان میکنند و یا از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگتر و بعد از شهرهای بزرگتر به کلانشهرها گسیل پیدا میکنند. طبیعتاً در کلانشهرها موقعیتهای شغلی بهتری وجود دارد و امکانات اولیه از آموزش پرورش گرفته تا مباحث امنیت اجتماعی مطلوبتری نسبت به شهرستانها دارند؛ موارد ذکرشده خود عاملی میشود که افراد به سمت کلانشهرها علیالخصوص تهران سرریز شوند که این موضوع طبیعتاً با خود چالشهایی به همراه میآورد که نمونه آن مشکلات عدیده تهران است که پایتختنشینان هرروز با آن دستوپنجه نرم میکنند.
گفته میشود جمعیت روزانه تهران یازده تا دوازده میلیون نفر است که این موضوع ناشی سرریز شدن جمعیت از شهرهای اطراف به داخل تهران است این در حالی است که جمعیت شهر تهران در شبها ۸ میلیون نفر برآورده میشود که همین موضوع آنقدر چالشبرانگیز است که کارشناسان امر برای تهران دو جمعیت نظر گرفتند یکی جمعیت در روز و دیگری در شب است.
*چرا مدیریت شهری فعلی به دنبال طرح جامعی برای ابر کلانشهر تهران و یا اساساً استان تهران با همکاری نهادهای فرادستی نرفته است تا آسیبها و مشکلات فعلی برطرف شود؟
چون مشکلات ساختاری در کشور داریم نمیتوانیم تهران را از این مجموعه جدا کنیم و برایش طرح جامع بنویسیم و تنها برای این کلانشهر برنامهریزی داشته باشیم که با بقیه شهرستانهای اطراف خود ارتباطی نداشته باشد؛ تا زمانی که در شهرهای اطراف مشکل وجود دارد نمیتوان بهصورت مقطعی در سطح شهر تهران اقداماتی انجام داد.
مطمئناً در بلندمدت تا زمانی که توسعهیافتگی برای شهرستانهای اطراف تهران رخ ندهد هر برنامهای که تدوین شود خروجی مطلوبی نخواهد داشت چون همین معضلات کنونی کماکان وجود خواهد داشت و بهصورت اجباری و ناخودآگاه سروکله چالشهای موجود داخل کلانشهر تهران مجدداً پیاده خواهد شد.
نتیجتاً برای حل مشکلات کلانشهر تهران باید طرح جامعی برای شهرستانهای استان تهران با همکاری نهادهای فرادستی نوشته شود تا آسیبها و مشکلات کنونی پایتخت برطرف شود.
*راهکار مدیریت شهری آینده برای برطرف کردن مشکلات پایتخت و شهرهای مجاور چیست؟
اتفاق خوبی که برای تدوین سند آمایش سرزمین رغم خورده را همزمان میتوان بهصورت موازی با توان بهتر و با یک برنامه دقیقتر در استان تهران پیاده کرد. اگر بهصورت موازی همزمان با آمایش سرزمین طرح جامعی برای استان تهران پیادهسازی کنیم میتوانیم امیدوار باشیم که در شهر تهران اتفاقات مثبتی رخ دهد ولی اگر صرف اینکه بخواهیم صورتمسئله که بهعنوانمثال توسعهنیافتگی نقاط مختلف کشور است را پاککنیم و حل نکنیم بعد بخواهیم فقط برای شهر تهران طرح جامع تعریف کنیم این موضوع قطعاً عملیاتی و اجرایی نخواهد شد کما اینکه حتی ممکن است چالشهای پایتخت را بیشتر کند.
همانطور که همگان مستحضر هستند زمانی میگفتند ورود پلاکهای شهرستان به پایتخت ممنوع است و مشاهده کردیم که این موضوع آسیبهای اجتماعی فراوانی به وجود آورد که خود معضل جدیدی برای تهران ایجاد کرد؛ پس تهران هم باید بهعنوان یک حلقه از زنجیر توسعهیافتگی شهرهای استان تهران و بهطورکلی کشور در نظر گرفت.
اگر بر روی هر یک از حلقههای این زنجیر کار شود، تهران هم بهعنوان مهمترین حلقه این زنجیر میتواند اهداف خود را پیش برده و تمامی مشکلات و معضلات فعلی برطرف شود وگرنه فشار سایر حلقههای زنجیر باعث میشود که فشار مضاعفتری بر روی تهران ایجاد شود.