ضرر هشت میلیارد و پانصد میلیون دلاری صنعت فولاد کشور به خاطر قطعی برق (رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران) روزی ۸ هزار میلیارد تومان ضرر خاموشی صنایع، با تداوم وضع موجود، سونامی تعطیلی و افزایش بیکاری در راه است. شدت تکانه وارد بر کل اقتصاد ناشی از قطعی برق بخش صنعت ۲۳ برابر بیشتر و بزرگتر از تکانه وارده بر کل اقتصاد ناشی از قطعی برق بخش عمدهفروشی و خردهفروشی است. (اتاق بازرگانی ایران)، تولید ۸ ماهه فولاد میانی کشور یک میلیون تن کاهش یافت. ارزش این میزان محصولات فولادی بیش از ۴۵۰ میلیون دلار بوده است. (روزنامه دنیای اقتصاد). این ها تنها بخشی از زوایای پیدا و پنهان محدودیتهای انرژی است که صنعت فولاد را با چالشهای جدی روبهرو کرده است.
تداوم ناترازی برق، علاوه بر گسترش قطعیهای مکرر از فصل گرم به فصل سرد سال، میتواند چالش دیگری به ساختار اقتصاد کشور اضافه کند. طبق برآوردها، قطعیهای ناشی از ناترازی برق به بیش از ۱۷ هزار مگاوات ساعت رسیده است. قربانی اصلی ناترازیها صنایع کشور به ویژه فولادیها هستند، تا جایی که میلیاردها دلار به این صنعت مادر خسارت وارد شده است. تحقق توسعه صنعتی در هر کشور مستلزم توجه به توسعه زیرساختها متناسب با رشد تقاضا است. یکی دیگر از تبعات بحران برق، افزایش هزینههای تولید است. سوال اصلی این است، دلیل تجدید محدودیتها چیست و چرا به اسم ناترازی و نه کمبود تولید برق و گاز از آن یاد میشود.
سند چشمانداز افق فولاد کشور با در نظر گرفتن مهیا بودن زیرساختها تنظیم و ابلاغ شد. این صنعت طبق برنامه پیش رفت، اما زیرساختهای انرژی(برق و گاز) جا ماندند و در حالی که سهم مصرف این صنعت در برق ۱۲ درصد و در گاز تنها ۵ درصد است، محدودیتهای مهلکی از جانب حاملهای انرژی متوجه این صنعت صنعتساز شد. شاید اولین و مهمترین اخطار کمبود انرژی در تابستان ۱۴۰۰ به صنایع بزرگ کشور اعلام شد. جایی که محدودیتهای برقی از چند ساعت در روزهای میانی تابستان به چند روز و چند هفته افزایش پیدا کرد و تولید از دست رفتهی صنعت فولاد از چند صد تُن به چند هزار تُن افزایش پیدا کرد.
محدودیتهای برقی تابستان ۱۴۰۱ از اواخر خرداد ماه آغاز شد و اینبار حکایت محدودیتها رنگ و بوی جدیتری به خود گرفت و در مقطعی در تابستان از شرکتهای فولادی خواسته شد، تولید روزانه را به صفر برسانند. چنین شرایطی یعنی آغاز بحران و به صدا درآمدن زنگ خطر تولید، درآمد و سودآوری صنعت فولاد، صنعتی که به ازای ایجاد یک شغل در آن، هجده شغل دیگر شکل میگیرد. البته که تاثیر ثانویه این حجم از محدودیتها بر صنایع وابسته به فولاد، مانند صنایع خانگی، ساختمان و خودروسازی با افزایش قیمت خودش را نشان داد. از طرفی صادرات را تحت تاثیر قرار داد و بخشی از درآمد ارزی حاصل از صادرات فولاد را به واسطهی کاهش تولید اجباری از دست رفت و جایگاه ایران در میان ده تولیدکنندهی فولاد جهان به خطر افتاد.
در سالی که از سوی وزارت صمت، مصوب شد، شرکتهای فولادی ده هزار مگاوات نیروگاه اختصاصی احداث کنند، کمی آسودگی خاطر به سراغ تولیدکنندگان فولاد آمد، اما این شرایط دوامی نداشت و تابستان ۱۴۰۲ از اواسط اردبیهشتماه خودنمایی کرد و وقتی به نیمهی مرداد ماه رسید، عملا برای چند هفته و علیرغم آماده به کاری تجهیزات و کورههای فولادی برای تولید، از سوی وزارت نیرو خاموشی مطلق به فولادسازان تحمیل شد. خاموشیهایی که در زمستان هم تنها به شکل گاز نبود و برق هم به آن اضافه شد. اینبار مدیران صنعت فولاد فریاد تابآوری سر دادند. فریادی که تنها تولید از دست رفته و درآمد و سودآوری را بانگ نمیزد، بلکه درآمد ناخالص ملی، از دست رفتن جایگاه جهانی ایران در بازارهای جهانی و مشکلات کارگری را با صدای بلند ناله میکرد.
اوج محدودیتهای انرژی در سال ۱۴۰۳ نمایان شد. بهار و تابستان یک فصل شدند و آن طرف سال هم پاییز و زمستان در هم ادغام شدند. چند ساعت به چند روز محدودیت و بعد از آن به چند هفته و چند ماه افزایش پیدا کرد و عملا چراغ نیمسوز صنایع خاموش شد. شاید شروع پاییز دلخوشی صنعت نیمهجان فولاد برای چند تُن بیشتر بود، دلخوشی که چند صباحی بیشتر دوام نداشت، اینبار وزارت نیرو به بهانهی کمبود سوخت نیروگاهی، برق صنعت فولاد را محدود کرد و همهچیز را بر سر این صنعت آوار کرد. تنها شصت روز به پایان سال ۱۴۰۳ باقیمانده و محدودیتهای انرژی که به نام ناترازی از آن یاد میشود، ضربات جبرانناپذیری بر پیکرهی صنعت وارد کرده است. راه برونرفت از چنین شرایطی عزم دولت را طلب میکند. عزمی که اگر هرچه زودتر در قالب بستههای حمایتی ارائه نشود، حیات صنایع را نشانه میگیرد و چه بسا به تعطیلی واحدهای تولیدی منجر شود. هر چند طبق پیشبینیهای صورت گرفته، کمبود تولید برق برای سال آینده ۲۴ هزار مگاوات اعلام شده است؛ رقمی نگرانکننده که دیگر در قالب محدودیت، ناترازی و تابآوری نمیگنجد.
صنعت فولاد ایران، با توجه به ظرفیتهای عظیم خود، میتواند یکی از ارکان توسعه اقتصادی کشور باشد، اما چالشهای انرژی به ویژه قطعی برق، تهدیدی جدی برای این صنعت محسوب میشود. تنها با برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری در منابع انرژی پایدار و بهینهسازی مصرف میتوان از این بحران عبور کرد و به توسعه پایدار این صنعت در ایران کمک نمود. افزایش تولید برق و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، بهرهوری انرژی و بهینهسازی مصرف، تعامل میان دولت و صنعت و پیشبینی و مدیریت بحران انرژی چند پیشنهاد برای برونرفت از شرایط بحرانی جاریست.