زنجیره فولاد ایران در سالهای اخیر در سایه بهرهمندی کشور از ذخایر بزرگ سنگآهن و سرمایهگذاریهای صورتگرفته با سرعت بالایی رشد و توسعه یافته است. استراتژی توسعه زنجیره فولاد در کشور بر مبنای ظرفیتها و استعدادهای موجود شامل برخورداری از منابع سنگآهن (ماده اولیه)، وجود منابع انرژی ارزان (گاز و برق) و وجود نیروی کار کمهزینه برگرفته از نظام رایگان (ارزان) آموزش عالی بوده است. همچنین روشن است که این استراتژی برای تبدیل کشور از تولیدکننده ماده خام به نیمهخام و شکلگرفته طراحی شده و امروز صنعت فولاد را به یکی از نقشآفرینان بزرگ اقتصاد ایران و همچنین پیشرانان صادرات غیرنفتی کشور بدل ساخته است.
صنایع فولادی، متاثر از سیاستگذاریها
تحقق چشمانداز توسعه صنعتی کشور، مستلزم تدوین و اجرایی ساختن یک برنامه کلان و جامع است. در غیر این صورت بروز عدم توازنها، چالشهای بسیاری را برای فعالیت بنگاههای صنعتی ایجاد میکند. برای مثال در طول چند سال گذشته عدم توجه دقیق به منابع و پتانسیلهای کشور (سنگ معدن، نیروی انسانی کارآمد و انرژی) و نحوه اولویتبندی در مصرف منابع (اولویتدهی به بخش خانگی در مصرف همه منابع کشور و از جمله انرژی (گاز و برق) بدون توجه به قیمت و میزان مصرف) مشکلات متعددی را برای بخش صنعت و به طور خاص صنایع فولادی به دنبال داشته است.
در حال حاضر میزان مصرف انرژی کشور در بخش خانگی مطلقا با سطوح مشابه بینالمللی همخوانی ندارد و این موضوع ناشی از نظام اقتصادی دولتی و بیتوجهی به مسئله قیمت تمامشده است. محدودیت منابع انرژی کشور سبب میشود تا صنایع انرژیبر که با این مزیت طرح شدهاند اکنون با مشکل تامین انرژی در فصول گرم (برق) و سرد (گاز) روبهرو باشند. محدودیتهای ناشی از شرایط سیاسی حاکم بر کشور نیز از دیگر مشکلات قابل توجه در این حوزه است. در حال حاضر به رغم آن که امکان افزایش تولید فولاد و توسعه بازار صادراتمحور وجود دارد، اما تعامل در عرصه بینالمللی به دلیل سیاستهای تحریمی علیه کشور با دشواری روبهرو است و در حوزه تعاملات پولی نیز مشکلات دو چندانی وجود دارد. همچنین امر تهاتر کالا به دلیل عدم هماهنگی نیازهای داخلی، با چالشهای بساری مواجه است و از طرف دیگر جنگ اوکراین و دامپینگهای روسیه در حوزه فلزات اساسی نیز معضل دیگری محسوب میشود. محدودیتهای مرتبط با نوسازی و توسعه کارآمد صنایع ناشی از عوامل داخلی و بیرونی و نیز محدودیتهای منابع در افق بلندمدت (ماده اولیه، انرژی، ناوگان حملونقل، جاده و ریل) از مشکلات دیگری است که در این بخش خودنمایی میکند.
مرور و بررسی سیاستگذاریها و استراتژیهای توسعهای زنجیره فولاد کشور در سالهای اخیر، از وجود برخی ضعفها و چالشها حکایت دارد. بیدقتی در محل احداث واحدها میتواند چالشی جدی در چرخه خوراکدهی به آنها و تامین مواد اولیه محسوب شود. چالش بعدی استراتژی توسعه فولاد کشور مسئله آب و محیطزیست است که به رغم وجود طرحهای انتقال آب و آبشیرینکنها، به موضوع توسعه متوازن منطقهای توجه کافی نشده است و احداث واحدهای فولادسازی در بخشهای کویری، در سالهایی که معادن با افول ظرفیت تولید روبهرو شوند، چالش قابل ملاحظهای در کنار نخستین مورد یادشده خواهد بود. مسائل مربوط به فروش محصول و تعادل قیمتها در زنجیره تولید نیز مورد دیگری است که در زنجیره فولاد به چشم میخورد.
استراتژی توسعه سیمیدکو
چنانکه گفته شد، مسیر توسعهای زنجیره فولاد در حال حاضر با چالشهای مهم و تعیینکنندهای مواجه است. از این رو، سرمایهگذاری بیش از پیش بر روی زیرساختهای آب و انرژی در کنار آموزش نیروی کارآمد، استراتژیهایی هستند که برای تداوم روند توسعه زنجیره فولاد و تحقق اهداف پیشبینیشده برای آن ضروری خواهند بود. شرکت توسعه فراگیر سناباد در همین راستا اقدامات ارزشمندی را انجام داده است. چنانکه پیشتر نیز گفته شد، ضعف زیرساختهای برق در سالهای اخیر، صنایع فولادی را با مشکلات فراوانی مواجه کرده است. سیمیدکو نیز با قرارگیری در حلقههای ابتدایی زنجیره فولاد نقشی استراتژیک را در این صنعت ایفا میکند، به طوری که فعالیت حلقههای نهایی زنجیره به کارکرد این شرکت و شرکتهای مشابه وابسته است. با این حال، با تداوم چالشهای مربوط به تامین انرژی، سیمیدکو نیز از آسیبهای آن بینصیب نماند، به طوری که این شرکت در سالهای اخیر تقریبا ۶ ماه از تولید خود را به دلیل قطعی برق در تابستان و گاز در زمستان از دست داده است. از این رو، سیمیدکو برای جلوگیری از تحمل آسیبهای بیشتر، اقدام به احداث نیروگاه خودتامین توربین گازی جهت تامین برق تا ظرفیت ۲۵ مگاوات کرده است که میتواند تاثیر بهسزایی بر کاهش تاثیرپذیری این شرکت از چالشهای تامین انرژی داشته باشد.
علاوه بر معضل تامین پایدار برق، باید به مسئله کمبود آب در منطقه سنگان به عنوان یکی دیگر از چالشهای مسیر تولید اشاره کرد. شرکت توسعه فراگیر سناباد همواره توجه ویژهای به صرفهجویی در مصرف آب و حفظ محیطزیست، داشته است. پروژه بازیابی آب همراه باطله و فیلتراسیون که در آن ۸۵ درصد از آب همراه باطله بازگردانده میشود و همچنین بهینهسازی مصرف آب در تولید کنسانتره به میزان ۵/۰ متر مکعب در هر تن و بازگشت آبهای این حوزه از آن جملهاند. گفتنی است که طرح بزرگ احداث شبکه جمعآوری و تصفیهخانه فاضلاب شهرستان خواف با هدف جمعآوری پساب شهرستان و تصفیه و انتقال آب به این شرکت از شاخصترین پروژههای این حوزه از سوی سیمیدکو به حساب میآید که در نتیجه آن، استفاده این شرکت از منابع آبی شهرستان به حداقل ممکن خواهد رسید.
سیمیدکو برای توسعه ظرفیت و ارتقای تولید خود رویکردهای اساسی کارآمدی نیروهای انسانی با مشارکت آنها در فرایند افزایش تولید و بهبود کیفیت، بهروزرسانی زیرساخت و توسعه آن در بخش بازچرخانی و تامین پایدار آب، تولید برق برای شرایط اضطراری قطع برق، بازفراوری محصولات مردود در فرایند تولید و همچنین رویکرد زیستمحیطی در توسعه انبارهای سازمان برای تعادلبخشی به فرایند تولید و فروش را دنبال کرده است. از جمله استراتژیهای توسعه این شرکت برای نقشآفرینی پررنگتر در آینده صنعت فولاد نیز میتوان به تولید پایدار خطوط تولید و افزایش آن، تولید باکیفیت و کاهش مصرف آب و انرژی و سازگاری بیش از پیش با محیطزیست اشاره کرد.