به گزارش تجارت آوا به نقل از گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس– مهدی مقاری؛ موضوع بسیار مهم و کلیدی بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور از یک ضرورت اجتماعی ویژه دارای خاصیتها و خروجیهای فراوان ناشی میشود که تحقق آن نیازمند نگاه انقلابی تحول خواه مبتنی بر اصول و مبانی انقلاب اسلامی است و حکمرانان فرهنگی باید برای اجرای درست آن نگرش و زاویه دید خود را تغییری بنیادین دهند؛ این بازسازی به حدی در اجزای حاکمیت جمهوری اسلامی مورد توجه است که رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در چند سال اخیر، بارها دغدغهمندانه بدان اشاره کرده و پرداخته اند.
اما برای فهم بیشتر این موضوع، مختصری از فرهنگ آورده میشود تا مبحث بازسازی انقلابی ساختارهای فرهنگی بهتر مقبول افتد؛ فرهنگ در هر جامعهای ناشی از هویتسازی و اقتدار آفرینی آن و سنگ بنا و شالوده اساسی سیاست است، هویت و اقتدار امروز ایران سربلند اسلامی برخاسته از فرهنگ غنی چندین هزار ساله ما حکایت دارد و ریشه دوانده است که نه فقط امروز بلکه متأسفانه همواره و در همه تاریخ مورد هجمه و حمله قرار داشته که ضروری است آن را به گونهای دیگر در طرحی نو درانداخت تا از گزند هجمهها محفوظ بماند تا بیش از گذشتهها گسترش یافته و رسالت خود را پیاده سازی کند.
نظام اسلامی فرهنگ پایه است و باید بهطور طبیعی فرهنگ محور باشد و اساسأ این عرصه باید پرچمدار هرگونه پیشرفت و توسعهای قلمداد شود و در صورت پیشرفت در فرهنگ است که توسعه و ترقی در عرصههای دیگری، چون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دیگر حوزهها حاصل شده و نصرت الهی و نهایی محقق میشود.
روشنفکران، فرهیختگان و نخبگان جامعه فرهنگی به عنوان متولیان اصلی دیدبانی و رصد تحولات فرهنگی و اجتماعی هر جامعهای هستند و باید قبل از دیگران آسیبها را شناسایی کرده و در فرصت مناسب و به موقع نسبت به آنها در لایههای محتلف مدیریتی هشدار دهند و قبل از دیگران نیز برای رفع آنها راهکارهای مناسب علمی و عملی را ارائه کنند که در طول تاریخ، همواره بزرگان و دلسوزانی در ایران بوده اند که قبل از عموم مردم آسیبها را شناسایی کرده، نسبت به آنها هشدار داده و برای رفع آنها در میدان عمل گامهای بزرگ و اساسی را برداشته اند و این رویه اساساً شاخص و معیار شناسایی نخبگان و روشنفکران است که در هر جامعه به خصوص در جوامع فرهنگی، چون ایران باید بیشتر به آن توجه داشت و پرداخت که در این طرح تحولی ساختار فرهنگی میتوان بیشتر مورد مداقه قرار داد.
در این جریده کوتاه ضمن تشریح ویژگیها و خصایص فرهنگ، به ضرورت تغییر در ساختارهای فرهنگی کشور پرداخته شده و میشود و البته که این تغییر براساس بازسازی مدیریت اجرایی با رجوع به متن و بطن انقلاب اسلامی و آرمانهای بلند و آسمانی آن که برای استقرار و تثبیتش خونهای فراوانی بر زمین جاری شده اند، مورد پیشنهاد است.
شناخت دقیق جایگاه و اهمیت فرهنگ بسیار مهم است و در موضوع بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور که مطالبهای برآمده از یک ضرورت اجتماعی است و تحقق آن نیازمند احساس مسئولیت و حرکتی متفاوت با قبل است مورد تأیید و اهتمام است و در اجرای آن حکمرانان فرهنگی از جایگاهی ویژه برخوردار هستند که باید ابتدا قدر خود و موقعیت در آن قرار گرفته را دانسته و سپس ملزم به تغییر نگرش و دیدگاه شوند تا بتوان مدلی موفق از این تغییر را پیش روی مردم و نخبگان گذارد.
هر حرکت انقلابی در بطن خود با پرهیز از شتابزدگی و زودبازدهی بر عقلانیت و خردورزی متکی است، تحقق بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی نیازمند نگاه انقلابی تحول خواه حکمرانان فرهنگی و دیگر اجزای فرهنگی کشور با صبر و استقامت است که شهدای عزیز با خون خود، اصول و مبانی انقلاب اسلامی را ترسیم و تثبیت کرده و به امانت نزد ما به ودیعه نهاده اند و باید با نگاهی آسیبشناسانه، آیندهنگرانه و معطوف به تحول، نسبت به ساختارها، رفتارها، فرآیندها، سیاستهای اجرایی و منابع انسانی که از مهمترین الزامات این تحول و بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی ایران است؛ به شکل ضربتی بدان پرداخت و راهکارهای اجرایی متناسب را ترسیم کرد.
ترسیم و نشان دادن وضعیت موجود با تکیه بر نگاههای ژرف فرهنگی گام بعدی در مسیر این بازسازی و تحول است و موفقیت در این مأموریت، نیازمند مطالعه، عزم جدی و ارادهای پولادین است و بسیار مهم و اساسی است که در این مسیر بتوانیم ناهماهنگیها و تداخلها و بعضا تعارضها را برطرف کرده و از آنها بکاهیم که همه اینها در بررسی وضع موجود دیده شده و به دست میآید که از آنها میتوان راهکارهای پرشماری را طراحی کرد و با رفع ناهماهنگیها امکان استفاده از همه ظرفیتها برای رسیدن به نتیجهای سریعتر و دقیقتر که همان بازسازی نهایی ساختار فرهنگی کشور است به دست میآید.
در این تحول ساختاری و بنیادین باید اقتضائات نوین به ویژه فضای مجازی به دقت مورد توجه قرار گرفته و لحاظ شوند که این لحاظ کردن حتما باید با مشارکت مردم به ویژه جوانان رقم بخورد و در این مسیر، شرایط و ویژگیهای عرصههای جدید ارتباطی باید با دقت و جدیت مد نظر قرار گرفته شوند.
رویکرد بسیار مهم و زیربنایی اقناع در عرصه مسائل فرهنگی ضرورتی انکارناپذیر است که نشان میدهد و به باور میرساند پیشبرد کارها در حوزه فرهنگ، صرفا با صدور بخشنامه و آئیننامه شدنی نیست بلکه نیاز به اقناع و رفع شبهات احتمالی و باز کردن گرههای ذهنی دارد و تا زمانی که مردم در زمینه فرهنگ، اقناع نشوند تصمیمات اتخاذ شده و برنامههای در نظر گرفته شده که حتی نهادینه هم شده باشند اجرای آنها تضمین عملی نخواهد داشت و متأسفانه موضوعی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، بسیار مهم و حیاتی است و نباید از آن غفلت کرد.
توجه به چابک سازی از دیگر ضرورتهای موفقیت در تحول و بازسازی ساختار فرهنگی است و این مهم بیانگر آن است که وقتی یک سازمان فرهنگی طویل و عریض درگیر مسائل خودش شود، مأموریتهای اصلی که قانونگذار برای وی متصور شده است، تحت تأثیر قرار میگیرد؛ لذا باید دستگاههای فرهنگی چابک و مسئله محور باشند و صرفا تمرکز خود را بر حل و پیشبرد مسائل مطروحه علمی قرار دهند و حکمرانان فرهنگی هم باید با نهایت چابکسازی و کوچک شدن کاربردی، عملاً زمینه کار را برای تحقق بازسازی ساختار فرهنگی کشور فراهم و آماده کنند.
قوانین موجود فرهنگی کشور باید متناسب با تحول ساختارها تنقیح و بازنگری شوند تا عملا جلوی دوبارهکاریها در حوزههای مختلف گرفته شود و شاخصهای سنجش میزان توفیق قوانین، توسعه سواد رسانهای و دقیقتر سواد مجازی برای همه اقشار و ارکان جامعه به عنوان یک ضرورت به حساب آید که باید در قوانین و این طرح تحولی مورد توجه بیشتر قرار گیرند.
ساده زیستی متولیان فرهنگی در این طرح تحولی اثرگذار است؛ مدیرانی که باید مروج ساده زیستی و عامل به این موضوع باشند و از آن در فرهنگ و حوزههای پیرامون به سادگی گذر کرده و به خوی اشرافی گری پرداختهاند که در این طرح با شناسایی آنان و ارائه گوشزدهای لازم و در مسیر قرار دادن آنها میتوان بخش مهمی از جورچین تحول ساختار فرهنگی کشور را اصلاح و در بازسازی انقلابی این موضوع، اثری به عمق آرمانهای رفیع انقلاب اسلامی گذاشت که متأسفانه تعداد این مدیران که در تراز انقلاب اسلامی نیستند، کم نیست و باید علاجی فوری برای این آفت مدیریتی تدبیر کرد وگرنه فردا برای چاره این ضرورت بسیار دیر است!
ساماندهی الگوهای تعامل فرهنگی با فرهنگهای دوست و همسایه ضرورت مهمی در زمینه تحقق تحول ساختار فرهنگی کشور است و تکیه بر فرهنگ غنی و اتکا به پیشینیان نکته بسیار مهم دیگری است که در این طرح تحول ساختار باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.
باید به طرح تحول انقلابی ساختارهای فرهنگی کشور به شکل یک بسته کامل و جامع نگریست و به مدد رسانههای مختلف جمعی آن را در سطح جامعه، گسترش داد و در این مسیر از حکمرانان فرهنگی به عنوان متولیان عرصههای مختلف فرهنگی در اقصی نقاط کشور و حتی در دورترین و دورافتادهترین نقاط که میتوانند اثرگذار باشند غافل نشد و شرایط را به نحوی مطلوب پیش برد و باید در وهله اول نگاه آنان بر حوزههای فرهنگی بر مبنای این تحول ساختاری تغییر کرده و به نفع مردم، توسعه را پیش روی همگان ارائه کنند و فرهنگ را از کالایی مصرفی به پایه و سازه اصلی و زیربنایی تحولات عظیم کشور مبدل سازند و به شکل نوبهای و منظم گزارشی از اقدامات تحولی به مردم و فرهیختگان دغدغهمند جامعه ارائه دهند.