به نظرم اقتصاد کشور وقتی شکوفا می شود که بستر لازم برای نوآوری و حضور در بازارهای رقابتی جهانی فراهم شود. تولید دانش جدید و تجاری سازی آن از طریق نوآوری و ارائه محصولات و خدمات جدید اساساً توسط شرکت های دانش بنیان امکان پذیر است. از این رو کسب و کارهای دانش بنیان نقش مهمی در اثربخشی تولید، تبلور دانش در محصولات و خدمات جدید، ارتقاء سطح اقتصاد و رفاه و تولید ثروت و ارزش افزوده در یک جامعه ایفا می کنند. این کسب و کارها بیشتر از سایر بنگاه های اقتصادی خود را با تغییرات و تحولات نوظهور در محیط کسب و کار همگام نموده و برای بقاء در محیطهای رقابتی تلاش می کنند. هر اندازه که بنگاه اقتصادی از دانش در ساختار خود بیشتر استفاده کند بر ارزش آن افزوده شده و چرخه تکامل یافته تری از بالندگی به وجود می آورد. کسب و کارهای دانش بنیان نقشی کلیدی در ایجاد و توسعه اقتصاد دانش محور دارند. در کسب و کارهای دانش بنیان، رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال، متناسب با ظرفیت نوآوری تحقق می یابد؛ بدین معنی که دستاوردهای تحقیق و توسعه به طور پیوسته از طریق سرمایه گذاری به محصول، فرایند و یا سیستم های نوین تبدیل می گردد و دسترسی به ظرفیت های سرمایه گذاری برای کارآفرینان و پژوهشگران افزایش یافته و این عامل مهمی در ایجاد نوآوری و بهره برداری از توان فناوری در اقتصاد ملی است.
چالش اصلی نظام بانکی اکنون در حمایت از شرکت های دانش بنیان چیست؟
به نظرم اکنون چالش اصلی این است که نگاه به شرکت های دانش بنیان مانند سایر شرکت هاست و اصطلاحاً ما همه را با یک چوب می رانیم، در حالی که شرکت های دانش بنیان چه از لحاظ عاملان و متولیان کار که معمولا از افرادی با تجربه کارآفرینی و صنعتی پایین تر و نیز دارای شبکه اجتماعی کمتر توسعه یافته هستند و هم به لحاظ ماهیت ایده ها و طرح های دانش بنیان که طبق مطالعات علمی از منحنی رشد متفاوتی برخوردارند. این کسب و کار اصطلاحاً دارای یک دره مرگ فناوری هستند که اگر با حمایت بانکی از طریق ارائه تسهیلات ویژه، دوره تنفس بیشتر تسهیلات و غیره همراه نباشند، با مشکل مواجه خواهند شد. لذا، بانک ها نگاهشان به شرکت های دانش بنیان باید به صورت سرمایه گذار خطر پذیر باشد و این تصور را نداشته باشند که در ارائه تسهیلات مالی به این شرکت ها بدون ریسک هستند. همچنین معتقدم بانک ها به عنوان مشاور امین می توانند در تمام فرآیند ایجاد شرکت ها همراه آنها باشند و خلأهای دانش اجرایی این شرکت ها را از طریق خدمات کارشناسی بانکی بخشی و تخصصی مرتفع سازند.
حمایت بانک صنعت و معدن از شرکت های دانش بنیان چگونه است؟
ما علاوه بر تسهیلاتی که به این شرکت ها ارائه می نماییم و در سالیان اخیر افزایش چشمگیری یافته است به خصوص با تفاهم نامه هایی که با معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری و دانشگاه های مطرح کشور داشته ایم، در نقشه تحول دیجیتال بانکی و نیز توسعه بانکداری شرکتی که از راهبردهای اصلی توسعه بانک صنعت و معدن در برنامه راهبردی پنج ساله پنجم آن می باشد، در حال شکل دهی اکوسیستم های کارآفرینی دیجیتال با محوریت بانک صنعت و معدن و قرار دادن فین تک ها و شرکت های دانش بنیان منطقه ای در زنجیره ارزش بانک هستیم که بخشی از وظیفه نوآوری و ارائه خدمات چابک و به روز را به فین تک ها و شرکت های دانش بنیان منتقل می کنیم که در زیست بوم بانکداری دیجیتال و شرکتی بانک قرار می گیرند. امروزه صاحبنظران معتقدند آنقدر سرعت، هزینه و ریسک های نوآوری بالاست که سازمان ها لازم است با رویکرد نوآوری باز از طرفیت بیرونی سازمان ها برای این مهم استفاده نمایند. وقتی ظرفیت های کشور در یک حوزه دانش بنیان بالاست، این شرکت ها می توانند در زنجیره ارزش خدمات بانکی قرار گیرند و مدل های جدید کسب و کار بانکی را ایجاد نمایند که در دنیا استفاده می شود و بانکداری نوین را شکل می دهد.
چالش های اصلی بانک ها در توسعه اکوسیستم های فناورانه کدامند؟
بخشی از این چالش ها درون سازمانی هستند و بخشی محیطی. در حوزه محیطی صنعت بانکی خیلی با نظارت های سفت و سخت و دست و پاگیر و عدم به روز رسانی دستگاههای نظارتی متناسب با توسعه فناوری های جدید مواجه هستیم. کلا در دنیا نیز به خصوص بعد از بحران ۲۰۰۸، سیستم بانکی خیلی تنظیم گری شده است ولی در آنجا با ایجاد رگ تگ ها و فناوری های تنظیم گری به روز مانند سندباکس و غیره امکان توسعه این زیست بوم ها و ریسک پذیری در این حوزه به بانک ها داده شده است، متأسفانه در داخل کشور نگاه به سیستم بانکی بعضاً سیاست زده شده است و به عنوان مثال ممکن است در رسانه ملی مدت زیادی را به بحث در مورد تسهیلات پرداختی به یک شرکت خاص و یا عدم حمایت از موارد خاص صنعتی و غیره اختصاص دهند بدون اینکه با کارشناس بانک مرتبط با آن پرونده مصاحبه ای صورت گیرد تا تنها یک طرفه به کرسی قضاوت نرویم. این باعث می شود مدیران ما تبدیل به مدیران حافظ وضع موجود و نه مدیران تحول گرا شوند.
در حوزه درون سازمانی نیز بعضاً چسبندگی درون سازمانی به فرایندها و فناوری های معمول و موجود تحولات را به تعویق می اندازد ولی با برنامه ریزی و مدیریت مناسب این مهم قابل تسهیل و تسریع است.
و نظر شما در مورد آینده بانکداری در کشور؟
همسو با روند جهانی و نیز با توجه به تأکید وزارت امور اقتصادی و دارایی بر تحول دیجیتال، حرکت به سمت بانکداری دیجیتال و مدل های جدید کسب و کار بانکی از طریق خدمات مشاوره ای، بانکداری شرکتی، تحلیل و پولسازی داده ای، توسعه زیست بوم های فناورانه بانک محور و توسعه بانکداری جایگزین از طریق تک فین ها، بیگ تک ها و فین تک ها و نفوذ بیشتر روندهای فناورانه جدید مانند بلاک چین، رمز ارزها، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و غیره بانکداری کشور با تحولات جدید همراه خواهد شد و چاره ای نیز جز حرکت به این سمت نداریم و در حقیقت با یک الزام مواجه هستیم تا یک اختیار.