پلتفرمهایی در این خصوص با تمرکز بر مدلهای مختلف تأمین مالی در این حوزه فعالیت نمودهاند که مدلهای بر پایه حمایت مالی(Donation) و بر پایه پاداش(Rewards) از جمله آنها میباشد که عمدتاً برای تأمین مالی طرحهای کوچک و با مبالغی که معمولاً بیش از ۱۵۰ میلیارد ریال نبودند مورد استفاده قرار میگرفت.
همچنین در سالهای اخیر با اقداماتی که شرکت فرابورس ایران برای حضور این ابزار در بازار سرمایه کشور انجام داد، شاهد ظهور سکّوهای تأمین مالی جمعی بر پایه سهام(Equity) نیز بودهایم. در این نوع تأمین مالی جمعی، سرمایهگذاران به ازای منابعی که در نزد سرمایهپذیر سرمایهگذاری نمودهاند، سهام دریافت میکنند. شرکتهای خارجی از جمله کیک استارتر(Kickstarter) در سالهای گذشته بر پایه این مدل فعالیت مینمودند و استارتاپهایی همچون نیکاستارتر و کارنکراد نیز در ایران اقدام به راهاندازی سکّوی تأمین مالی جمعی بر پایه سهام نموده و با شناسایی استارتاپها و ایدههای سرمایهپذیر، نسبت به جذب سرمایه از صاحبان سرمایه اقدام مینمودند. جذب سرمایه نیز بطور معمول از این دو روش صورت میگیرد:
۱ – شناسایی صاحبان سرمایه توسط پلتفرم و معرفی طرح به آنها که در صورت تمایل، سرمایهگذار اقدام به سرمایهگذاری مینمود؛
۲ – تبلیغ برای جذب سرمایه از طریق بستر اینترنت.
میتوان اینگونه بیان نمود که اساس و پایه این نوع از تأمین مالی، اعتماد سرمایهگذار به طرح و سرمایهپذیر میباشد و پارامترهایی از جمله اعتماد سرمایهگذاران به کارآفرینان و یا ایده/محصول آنان، اعتماد به بازار کار سرمایهپذیر و اعتماد به فرآیندها میتواند در تصمیمگیری سرمایهگذار برای مشارکت در طرح اثرگذار باشد که متأسفانه اعتمادسازی برای جذب سرمایه در ایران مشکل بوده و از عواملی است که منجر شده تا سرمایهگذاری جسورانه (VC) و سرمایهگذاری خصوصی(PE) در ایران شاهد رشد نباشند.
به عنوان مثال سرمایهگذار، منابع مالی خود را در اختیار صندوق سرمایهگذاری جسورانه قرار میدهد تا با ارزیابی استارتآپ سرمایهپذیر، اقدام به تأمین مالی آن نماید که این موضوع با شکلگیری اعتماد ممکن شده است؛ اما استارتاپ سرمایهپذیر اطلاعاتی از تجارت خود دارد که مدیر صندوق از بیاطلاع است و هرچه این عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر باشد، احتمال شکست استارتاپ را افزایش میدهد.
تخصیص پول به صندوقهای جسورانه و سرمایهگذاری آنها در استارتآپ ها فرآیندی است که بر مبنای اعتماد صورت میپذیرد اما به واسطه محیط کسب و کارها، قوانین و مقررات و سایر عوامل، این اعتماد در کشور کمرنگ بوده و وجود ضمانتی برای سرمایهگذاری و کسب بازده مناسب در این حوزه را تبدیل به یک ضرورت میکند.
از آنجاکه روش تأمین مالی جمعی بر پایه سهام بدلایل ذکر شده کارایی لازم را نداشت، شرکت فرابورس ایران با دریافت مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار، اصلاح دستورالعمل تأمین مالی جمعی را در دستور کار قرار داد تا استفاده از این ابزار توجیه اقتصادی نیز داشته باشد و این مهم ممکن نبود مگر آنکه بازار تأمین مالی جمعی بجای سهام محور بودن مبتنی بر بدهی باشد.
در سال ۱۳۹۹ بعد از جلسات متعددی که در زمینه تأمین مالی جمعی با شرکت فرابورس ایران برگزار شد، مدل مبتنی بر بدهی (که با عقد مشارکت در قالب طرحهای کوتاهمدت یکساله یا چندساله با سرمایهگذار و با بازگشت اصل و سود سرمایهگذاری و خروج وی از طرح پایان میپذیرفت) طرح گردید که بعد از بررسیهای صورت گرفته مورد موافقت فرابورس ایران قرار گرفت.
تغییر ابزارتامین مالی از سهاممحور به بدهیمحور
در دنیا نیز پلتفرمهای تأمین مالی جمعی مبتنی بر بدهی فعالیت میکنند. اما باید توجه داشت با تغییر رویکرد از سهام به بدهی، امکان پذیرش شرکتهای نوپا وجود ندارد. توسعه این ابزار با علم به اینکه بازار تأمین مالی جمعی مبتنی بر بدهی در ایران بکر بوده و میتواند راهکار مناسبی برای شرکتهای SME(کوچک و متوسط) باشد که امکان تأمین مالی آنان از طریق ابزارهای بازار سرمایه وجود ندارد.
علت رشد و جهش بازار تأمین مالی جمعی
علاوه بر اینکه یکی از دلایل رشد این بازار تغییر رویکرد مورد اشاره است، بزرگ بودن بازار بدهی ایران نیز که ارزش بازار بزرگی را در اختیار دارد از دلایل دیگری است که بر رشد این بازار نیز اثرگذار بوده است.
همانطور که پیشتر اشاره شد نیاز شرکتهای کوچک که نمیتوانستند از طریق بازار سرمایه تأمین مالی نمایند از عوامل اصلی ظهور چنین ابزاری بود. همچنین بزرگ بودن بازار بدهی و نبود راهکار در بازار سرمایه برای این دسته از شرکتها و طرحها، سه عامل اصلی رشد فزاینده این بازار هستند.
عطش سرمایه گذار ها و سرمایهپذیرها در بازار تامین مالی جمعی
دلیل این موضوع برای سرمایهگذار میتواند دریافت نرخ سود بیشتر با ریسک پایین نسبت به سرمایهگذاری در سپرده بانکی و صندوقهای سرمایهگذاری باشد. در حال حاضر بازدهی که از این محل برای سرمایهگذار حاصل میشود بین ۳۳ الی ۴۷ درصد میباشد که از دلایل رشد این بازار میباشد.
در سمت دیگر نیز عدم احراز شرایط سرمایهپذیر برای تأمین مالی از سیستم بانکی به دلیل نبود اعتبار لازم نزد بانک، از عوامل اصلی رجوع سرمایهپذیرها به سکّوهای تأمین مالی جمعی بوده است.
علت رشد و رونق برخی از پلتفرمهای تأمین مالی جمعی نسبت به سایر سکّوها
علت رشد برخی از پلتفرمهای تامین مالی جمعی از جمله آی بی کراد سهولت دسترسی به سرمایهگذاران است. صاحبان پلتفرمهای مذکور عمدتاً بدلیل وجود شبکه سرمایهگذاری، رهبری بازار تأمین مالی جمعی را بر عهده گرفتند و سایر پلتفرمها در واقع دنبال کننده آنها میباشند. یکی از پارامترهای با اهمیت شرکتهای مراجعه کننده، دستیابی به منابع مالی در مدت زمان کوتاه است و کاهش زمان این فرآیند با دسترسی پلتفرم به منابع مالی ارتباط دارد. این موضوع موجب رضایت سرمایهپذیر از پلتفرم شده و به معرفی پلتفرم به سایر کسب و کارها میانجامد. از سوی دیگر رضایت سرمایهگذاران در کسب بازده مناسب در کنار سایر پارامترهای طرح شده به اعتبار پلتفرم مربوطه منجر خواهد شد.
احتمال دودفتره بودن این شرکتها و جذابیت رجوع به این بازار
دودفتره بودن شرکتها دلیل مهمی برای این موضوع نیست.زیرا عاملی که در محاسبات سرمایهپذیر اثرگذار است، هزینه بهای تمام شده یا فرصت سرمایهگذاری از دست رفته است و به صرفه بودن هزینه تأمین مالی است. از سویی ممکن است با لحاظ نمودن انتظارات تورمی، هزینه مالی تأمین منابع از این طریق را پذیرفته و دسترسی به منابع را در اولویت قرار دهد.
این موضوع سبب میشود ذهنیت تکیه بر ابزار بانک (که فرآیند تأمین مالی از آن طولانیمدت بوده و گاهاً متأثر از سیاستهای بانک مرکزی امکان تأمین منابع از آن وجود ندارد)کمرنگ شده و هرچند نرخ تأمین مالی شرکت را بالا خواهد برد اما از مطلوبیت لازم برای سرمایهپذیر برخوردار است.
نقش سرمایهگذاران حقیقی و ورود پول تازه در توسعه این بازار
به نظر می رسد بخشی از بازار تأمین مالی جمعی با ورود پول تازه از سایر بازارهای سرمایهگذاری و با منابع در اختیار اشخاص پوشش داده میشود که علت آن نرخ جذاب سرمایهگذاری در این حوزه میباشد. بطور مثال نرخ سود سپرده بانکی برای شخصی که مبلغ جزئی در بانک دارد قطعاً جذابیت نداشته و اقدام به سرمایهگذاری در طرحهای موجود بر روی سکّوها خواهد نمود.
ریسک نکول
همیشه احتمال ریسک در تمامی طرح های مطرح شده وجود دارد اما تاکنون نکول(مراجعه به ضمانتنامهها) در طرحهای تأمین مالی جمعی از نظر مبلغی کمتر از ۵ درصد است. که در صورت عدم مدیریت مناسب طرح ها توسط سکوهای تامین مالی جمعی و افزایش نکول ، نگاه بانک ها در ارایه تضامین تغییر و تداوم رشد این بازار با چالش مواجه خواهد شد .
آثار رکود تورمی و سیاست های مالیاتی بر آینده بازار
در شرایطی که تورم، رکود اقتصادی و سیاستهای دولت در اعمال مالیات بدون توجه به شرایط اقتصادی و تولید کشور، اکثر بنگاههای اقتصادی را با مشکل مواجه ساخته و از آنجاکه بستر تأمین مالی جمعی عمدتاً بنگاههای تولیدی و خدماتی را در بر میگیرد، که این مساله ممکن است ایفای تعهدات برای این طرح ها را با موانعی مواجه کند که اعتماد به بازار از دست خواهد رفت و موجب خواهد شد تا بانکها فیلترهای خود را برای صدور ضمانتنامههای بانکی تغییر دهند و صرفاً برای سکّوهای دارای اعتبار و پشتوانه مناسب ضمانتنامه بانکی صادر کنند. با این حال اگرچه بازار از این شرایط اثر میگیرد و اصلاح خواهد شد اما همچنان فعالیت خود را ادامه خواهد داد.
شبکهسازی ابزاری برای نقدشوندگی بازار تامین مالی جمعی
طرحهای تأمین مالی جمعی با مشکل عدم نقدشوندگی تا پایان مدت طرح مواجهند و برای حل این مشکل پیشنهاداتی وجود دارد که از جمله آنها میتوان اعطای قدرت فروش و نقدشوندگی منابع درگیر به خریدار را بیان نمود. در حال حاضر این امکان در بازار وجود ندارد اما شرکت فرابورس ایران در حال بررسی امکان راهاندازی بازار معاملات ثانویه طرحهای تأمین مالی جمعی میباشد که میتواند در این خصوص کمک کند.
اما ایجاد شبکهای از افراد قابل اعتماد بازار(Trust) اعم از حقیقی(مثل سبدگردان های حقیقی با منابع مالی قابل توجه) و حقوقی (مثل صندوقهای سرمایهگذاری و یا مدیران سرمایهگذاری) است که به واسطه اعتماد صاحبان سرمایه به آنها، واسط جمعآوری منابع مالی شده و سکّوها میتوانند برای تأمین منابع طرحهای سرمایهپذیر خود به آنان مراجعه کنند. همین موضوع به طور غیرمستقیم باعث افزایش نقدشوندگی این ابزار میشود. شبکه مورد نظر با همراهی طیف گستردهای از اشخاص و نهادها (بطور مستقیم یا از طریق شبکه قابل اعتماد) موجب بزرگ شدن بازار خواهد شد.
نقش صندوقهای سرمایهگذاری در شبکهسازی
صندوقهای سرمایهگذاری از اجزای شبکه قابل اعتماد محسوب شده و به دلیل اعتمادی که سرمایهگذاران به آنها دارند، واسط جمعآوری منابع و سرمایهگذاری آن در طرحهای تأمین مالی جمعی خواهند بود. به این صورت که پلتفرم مربوطه تقاضای تأمین منابع خود را برای صندوقی که در قالب شبکهسازی ایجاد شده ارسال کرده و صندوق با در نظر گرفتن شرایط پلتفرم، ریسکهای طرح، بازده طرح و همچنین لحاظ انتظارات بازدهی و ریسک پروفایل سرمایهگذاران شبکه، طرح مربوطه را به اعضای شبکه معرفی میکنند. در این شرایط عملاً قدرتمند بودن یا قوی و ضعیف بودن سکّو و تصمیم به مشارکت در طرح، با انتخاب عضو شبکه صورت میگیرد.
شبکهسازی و کاهش ریسکهای بازار
مدیران اعضای شبکه قابل اعتماد، خبرگان بازار بوده و پارامترهای ارزیابی ریسک و بازده و سرمایهگذاری را به درستی میشناسند و نسبت به فردی که صرفاً بازده را ملاک تصمیم قرار میدهد، عملکرد بهتری دارند و این موضوع موجب خواهد شد ارزیابی و انتخاب آنها، علاوه بر کاهش ریسک نکول طرحها، آن دسته از طرحها با ریسک بالا را از چرخه بازار خارج کرده و موجبات بهبود استاندارها و کاهش ریسک کل بازار شود.