• امروز : چهارشنبه - ۲۸ آذر - ۱۴۰۳
2

چرا یک اقتصاددان از اقتصاد دیجیتال بد می‌گوید؟

  • کد خبر : 158134
  • ۲۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۶
چرا یک اقتصاددان از اقتصاد دیجیتال بد می‌گوید؟
حسین راغفر (استاد اقتصاد دانشگاه الزهرای تهران و کارشناس اقتصادی) با انتقاد از پیشرفت فناوری و هوش مصنوعی اظهار کرد: امروزه باتوجه‌به تحولات فناوری، نقش نیروی کار عمده‌تر شده است و نیروی کار دارای مهارت جایگاه برجسته‌تری پیدا کرده است. در این میان، اقتصاد دیجیتال نقشی مهم در صندوق‌های بازنشستگی کشور خواهد داشت. بسیاری از شاغلین هستند که مالیات نمی‌دهند؛ اما از طریق اینترنت درآمد چندمیلیون‌دلاری دارند.

به گزارش تجارت آوا به نقل از بورس نیوز، روز گذشته نشست تخصصی مزد در مؤسسه کار و تأمین اجتماعی وابسته به وزارت کار با حضور جمعی از کارشناسان و اقتصاددانان برگزار شد.
در ابتدای این نشست، حسین راغفر (استاد اقتصاد دانشگاه الزهرای تهران و کارشناس اقتصادی) با انتقاد از پیشرفت فناوری و هوش مصنوعی اظهار کرد: امروزه باتوجه‌به تحولات فناوری، نقش نیروی کار عمده‌تر شده است و نیروی کار دارای مهارت جایگاه برجسته‌تری پیدا کرده است. در این میان، اقتصاد دیجیتال نقشی مهم در صندوق‌های بازنشستگی کشور خواهد داشت. بسیاری از شاغلین هستند که مالیات نمی‌دهند؛ اما از طریق اینترنت درآمد چندمیلیون‌دلاری دارند. 

در بخش دیگری از سخنان استاد دانشگاه الزهرا به این موضوع اشاره شد که کشور برق ندارد؛ اما برخی به دنبال تولید رمزارز و پول الکترونیکی هستند

این اقتصاددان تصریح کرد: در خود آمریکا فردی که بیت‌کوین را بیست سنت خریده، اکنون ۱۰۰ هزار دلار با همان یک بیت‌کوین ثروت دارد و در پایان دوره ترامپ پیش‌بینی می‌شود که ثروتش ۷۰۰ هزار دلار شود. این در حالی است که رمزارز‌ها به‌هیچ‌وجه مولد اقتصادی ندارد.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه الزهرا خاطرنشان کرد: حامیان بخش نامولد و ثروت‌اندوزی مالی سخنگویانی را نیز اجیر می‌کنند تا وضعیت موجود را توجیه کنند. این در حالی است که کشور برق ندارد و برخی به دنبال تولید رمزارز و پول الکترونیکی هستند. 

این سخنان در حالی بیان شد که طی روز‌های گذشته و در رویدادی با حضور مسئولین و کارشناسانی از دولت، مجلس و فعالان اقتصاد دیجیتال بر این نکته تأکید شد که اخیر بیشتر بر تدوین قوانین در این حوزه و حمایت از فعالان آن خسارات زیادی به اقتصاد آینده خواهد زد و حتی از ابزار‌های دیجیتالی پرداخت برای دورزدن تحریم‌ها نیز نام‌برده شد.

در این رابطه با دکتر عیسی کشاورز، رئیس هیئت مدیره یوبیتکس و یکی از اعضای انجمن صرافان رمزارز ایران به گفتگو نشستیم که در ادامه آن را می‌خوانید:


آقای راغفر یکی از اساتید بنام و ارزشمند در حوزه اقتصاد کشور هستند، اما ایشان تأکید دارند بر اینکه رمزارز‌ها پدیده‌های نامولد در اقتصاد هستند. آیا به نظر شما این فناوری‌ها واقعاً به رشد اقتصادی و خلق ارزش‌های دیجیتال کمک می‌کنند؟


من سخنان آقای دکتر راغفر را در رسانه‌ها دیدم. به نظر می‌رسد که در چارچوب اقتصاد دیجیتال چند تذکر و توجه جدی به سخنرانی ایشان واجب است. یکی از این نکات این است که در صحبت‌های آقای دکتر راغفر، یک نگاه سنتی به مفاهیم نوینی مانند رمزارز، هوش مصنوعی، ماشین لرنینگ، دیتا ماینینگ و اقتصاد دیجیتال به چشم می‌خورد که این فناوری‌ها را به‌عنوان پدیده‌های نامولد معرفی می‌کند. اما حقیقت این است که فناوری‌های نوین، از جمله بلاک‌چین و هوش مصنوعی و به‌ویژه کریپتوکارنسی‌ها، فرصت‌های جدید و بسیار بزرگی را در رشد اقتصادی، شفافیت مالی و افزایش بهره‌وری ایجاد کرده‌اند.

برای مثال، کشور‌هایی مانند سنگاپور، ایالات متحده و سوئیس با پذیرش رمزارز‌ها و ایجاد زیرساخت‌های پیشرفته، توانسته‌اند شفافیت بیشتری در اقتصاد خود ایجاد کرده و وابستگی خود را به دولت‌ها و بانک‌های مرکزی کاهش دهند. این کشور‌ها از این طریق توانسته‌اند از تورم افسارگسیخته جلوگیری کنند. برخلاف ادعای آقای راغفر که رمزارز‌ها را مولد نمی‌داند، این فناوری‌ها نه‌تن‌ها در خلق ارزش‌های دیجیتال کمک کرده‌اند؛ بلکه موجب افزایش شفافیت در تراکنش‌ها، کاهش هزینه‌های مبادله و تسهیل بسیاری از صنایع از جمله لجستیک، بانکداری، بهداشت و بسیاری از نقل‌وانتقالات مالی و بین‌المللی شده‌اند.


 پس از نگاه شما ریشه نگاه بدبینانه ایشان به ابزار‌های پرداخت دیجیتالی چیست؟ و چه مزیت‌هایی دارند که ایشان نادیده می‌گیرند؟

درست است که آقای راغفر به‌طورکلی در مورد رمزارز‌ها دیدگاهی بدبینانه دارند، اما واقعیت این است که این فناوری‌ها به خلق ارزش‌های جدید کمک کرده‌اند. بلاک‌چین و رمزارز‌ها توانسته‌اند در بسیاری از کشور‌ها به تسهیل تجارت، کاهش هزینه‌ها و ایجاد شفافیت در بازار‌های مالی کمک کنند. این فناوری‌ها در صنایع مختلف مانند لجستیک، بانکداری و بهداشت باعث تسهیل فرایند‌های مالی و کاهش هزینه‌های اجرایی شده‌اند.

دومین نکته‌ای که در حرف‌های ایشان قابل توجه است، این است که ایشان به بیکاری ناشی از فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی و کریپتوکارنسی‌ها اشاره دارند. 

بله نگرانی آقای راغفر به دلیل تحولاتی که در مشاغل سنتی ایجاد می‌شود، قابل‌فهم است، اما واقعیت این است که فناوری‌های نوین باعث خلق مشاغل جدید در بسیاری از حوزه‌ها می‌شوند. در کوتاه‌مدت ممکن است برخی مشاغل سنتی از بین بروند، اما درعین‌حال مشاغل جدیدی در حوزه اقتصاد دیجیتال و زیرساخت‌های فناوری به وجود خواهد آمد. مشاغلی مانند تولید محتوا، مدیریت شبکه‌های اجتماعی، مشاغل خانگی و حتی مشاغل مرتبط با زیرساخت‌های فنی و امنیتی در حوزه‌های بلاک‌چین و هوش مصنوعی به‌سرعت درحال‌رشد هستند و به نیروی کار جدید نیاز دارند. در حقیقت، این تغییرات به‌جای اینکه موجب بیکاری شوند، فرصتی برای ایجاد شغل‌های نوین و کارآفرینی فراهم می‌آورد.

در سال گذشته حدود ۱۰۰ میلیون فرصت شغلی در حوزه‌های مختلف دیجیتال ایجاد شده است. این فرصت‌ها از جمله شامل مشاغل جدید در زمینه بلاک‌چین، تحلیل داده‌ها و امنیت سایبری است که به کمک فناوری‌های نوین به بازار کار معرفی می‌شوند.

یکی از نکاتی که آقای راغفر مطرح کردند، مفهوم عدالت اقتصادی است که ایشان آن را به‌جای توزیع ثروت، به‌نوعی توزیع فقر معرفی کرده‌اند.

ایشان در تحلیل‌های خود معتقدند که باتوجه‌به بحران‌های اقتصادی و تورم شدید در کشور، سیاست‌های توزیع‌گرایانه در اقتصادی مانند ایران ضروری است. اما حقیقت این است که چنین سیاست‌هایی بدون توجه به بهره‌وری و رشد اقتصادی نمی‌تواند راه‌گشا باشد. در واقع، اگر تنها به افزایش دستمزد‌ها توجه کنیم و به رشد فناوری و تولیدات کشور اهمیت ندهیم، این اقدام نه‌تن‌ها موجب بهبود وضعیت نمی‌شود؛ بلکه شکاف طبقاتی را افزایش خواهد داد.

کشور‌هایی مانند آلمان و کره جنوبی که با سرمایه‌گذاری در فناوری و توسعه زیرساخت‌های دیجیتال توانسته‌اند به رشد اقتصادی دست یابند، نشان داده‌اند که برای افزایش رفاه عمومی باید دستمزد‌ها همراه با رشد تولید و بهره‌وری افزایش یابند. در غیر این صورت، افزایش دستمزد‌ها بدون توجه به تولید و فناوری تنها موجب تورم و افزایش نابرابری خواهد شد.


یعنی افزایش دستمزد‌ها بدون توجه به رشد تولید و فناوری تأثیر زیادی در بهبود وضعیت اقتصادی نخواهد داشت؟


تجربه کشور‌های پیشرفته و گزارش‌های مختلف نشان می‌دهند که برای دستیابی به رفاه عمومی، باید افزایش دستمزد‌ها همراه با رشد اقتصادی و افزایش بهره‌وری باشد. در غیر این صورت، این افزایش‌ها تنها منجر به تورم و افزایش شکاف طبقاتی می‌شود؛ بنابراین، افزایش دستمزد‌ها باید در بستر رشد اقتصادی و استفاده بهینه از فناوری‌ها صورت گیرد تا نتیجه مثبتی برای کشور و مردم به همراه داشته باشد.

پیشنهاد می‌شود که آقای راغفر به‌جای مخالفت با فناوری‌های نوین، نگاه خود را به‌سوی تعامل و همکاری بین دولت و بخش خصوصی در زمینه توسعه فناوری‌های دیجیتال معطوف کنند. همکاری دولت‌ها با بخش خصوصی می‌تواند قوانینی را برای استفاده بهینه از فناوری‌های نوین ایجاد کند و به توسعه زیرساخت‌ها و مهارت‌آموزی در این حوزه‌ها کمک کند. در این صورت، نه‌تن‌ها فرصت‌های شغلی جدیدی ایجاد خواهد شد، بلکه از بیکاری نیز جلوگیری می‌شود.


چگونه می‌توان از طریق همکاری دولت و بخش خصوصی در توسعه فناوری‌های نوین، رشد اقتصادی و کاهش شکاف طبقاتی را تسهیل کرد؟


توسعه همکاری دولت و بخش خصوصی می‌تواند به ایجاد قوانین و زیرساخت‌های مناسب برای بهره‌برداری از فناوری‌های نوین کمک کند. این همکاری به‌ویژه در زمینه‌های آموزش مهارت‌های دیجیتال و ایجاد بستر‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید می‌تواند زمینه‌ساز رشد اقتصادی و کاهش شکاف طبقاتی باشد.

از طرفی آموزش و مهارت‌آموزی در حوزه‌های دیجیتال، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند برنامه‌نویسی، امنیت سایبری و تحلیل داده‌ها، به نیروی کار این امکان را می‌دهد که در مشاغل جدید در حوزه‌های فناوری‌های نوین و اقتصاد دیجیتال مشارکت داشته باشند. این اقدام نه‌تن‌ها مانع از بیکاری می‌شود، بلکه باعث توسعه مهارت‌ها و ارتقای کیفیت نیروی کار می‌شود.


آنچه که به طور واقعی امکان بهبود در شرایط فعلی اقتصاد ما رو دارد در این فناوری چیست؟ یا بهتر است بپرسم چه راهکار‌هایی برای استفاده مفید از این ظرفیت پیش روی ما قرار دارد؟


۱۰ راهکار مؤثر به تمام منتقدان صنعت بلاکچین و بازار کریپتو توصیه می‌کنم که با تبیین نقش فرصت‌آفرین فناوری نوین می‌توانیم دوباره اقتصاد کشور را به چرخه اصلاح و بهبود برگردانیم.

ایجاد شفافیت مالی و کاهش فساد اقتصادی: فناوری بلاک‌چین امکان ردیابی شفاف و غیرقابل تغییر تراکنش‌ها را فراهم می‌کند. این ویژگی به کاهش فساد مالی کمک کرده و شفافیت بیشتری در اقتصاد ایجاد می‌کند، برخلاف اقتصاد سنتی که زمینه‌ساز بسیاری از سوءاستفاده‌ها است.
تسهیل دسترسی به خدمات مالی: رمزارز‌ها به افراد فاقد حساب بانکی در مناطق محروم اجازه می‌دهند که در اقتصاد جهانی مشارکت کنند. این فناوری باعث کاهش نابرابری اقتصادی و گسترش عدالت مالی می‌شود.

خلق مشاغل جدید و تقویت کارآفرینی: فناوری‌های نوین، به‌ویژه در حوزه‌های بلاک‌چین، هوش مصنوعی و تحلیل داده‌ها، فرصت‌های شغلی بی‌شماری ایجاد کرده‌اند. این مشاغل شامل توسعه‌دهندگان بلاک‌چین، تحلیل‌گران داده، متخصصان امنیت سایبری و مدیران شبکه‌های اجتماعی هستند.
کاهش هزینه‌های اجرایی در اقتصاد: با استفاده از رمزارزها، هزینه‌های مبادلات مالی و نقل‌وانتقالات بین‌المللی به‌شدت کاهش یافته است. این امر امکان رقابت‌پذیری بیشتری برای کسب‌وکار‌های کوچک فراهم می‌کند.

افزایش شفافیت در معاملات بین‌المللی: فناوری‌های نوین امکان انجام تراکنش‌های سریع، ایمن و شفاف را در سطح جهانی فراهم کرده‌اند. این قابلیت به دور زدن تحریم‌ها و کاهش وابستگی به واسطه‌های مالی کمک می‌کند.

تقویت نوآوری در صنایع مختلف: فناوری‌های دیجیتال، مانند رمزارزها، نقش مهمی در بهبود فرآیند‌ها در صنایع مختلف از جمله لجستیک، بانکداری، بهداشت و انرژی ایفا کرده‌اند. این نوآوری‌ها باعث افزایش بهره‌وری و کاهش اتلاف منابع شده‌اند.

کاهش وابستگی به بانک‌های مرکزی و تورم افسارگسیخته: رمزارز‌ها به دلیل محدودیت عرضه و غیرمتمرکز بودن، از ایجاد تورم جلوگیری می‌کنند. برخلاف ارز‌های سنتی که تحت تأثیر سیاست‌های دولتی و بانک‌های مرکزی هستند، رمزارز‌ها ارزش‌محورتر عمل می‌کنند.

افزایش امنیت سایبری و جلوگیری از حملات مالی: فناوری‌های بلاک‌چین، به دلیل ماهیت غیرمتمرکز و مقاوم در برابر نفوذ، امنیت بیشتری در معاملات مالی ایجاد می‌کنند. این ویژگی به کاهش ریسک سرقت‌های مالی کمک می‌کند.

ایجاد فرصت‌های سرمایه‌گذاری جهانی: رمزارز‌ها به افراد و کسب‌وکار‌ها امکان دسترسی به بازار‌های سرمایه‌گذاری بین‌المللی را بدون نیاز به واسطه‌ها می‌دهند. این امر به جذب سرمایه‌گذاری خارجی و توسعه اقتصادی کمک می‌کند.

آموزش و مهارت‌آموزی نیروی کار برای اقتصاد آینده: با تمرکز بر آموزش مهارت‌های دیجیتال و فناوری‌های نوین، می‌توان نیروی کار را برای مشارکت در اقتصاد دیجیتال آماده کرد. این اقدام، نه‌تن‌ها نگرانی‌های ناشی از بیکاری را کاهش می‌دهد، بلکه موجب ارتقای مهارت‌ها و رشد نیروی کار در ایران می‌شود.

این راهکار‌ها نشان می‌دهند که فناوری‌های نوین و رمزارز‌ها نه‌تن‌ها تهدیدی برای اقتصاد نیستند، بلکه با مدیریت صحیح و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، می‌توانند به فرصت‌های بزرگ اقتصادی برای کشور تبدیل شوند. به‌جای مخالفت، باید بر تعامل و همگرایی بین دولت و بخش خصوصی تمرکز کرد تا از این فناوری‌ها به‌عنوان ابزاری برای توسعه پایدار بهره برد.

http://tejaratava.ir/?p=158134

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.