به گزارش تجارت آوا به نقل از ستاد خبری دومین همایش و نمایشگاه حمایت از ساخت داخل در صنعت پتروشیمی، پنل تخصصی نقش بازار سرمایه در توسعه صنعت پتروشیمی به ریاست جواد عشقینژاد مدیرعامل مدبران اقتصاد و نائب رئیس هیئتمدیره بورس تهران و با حضور رئیس شرکت اوراق بهادار تهران و چند تن از مدیران عامل شرکتهای تأمین سرمایه و فعالان این بازار برگزار شد.
سعید اسلامی بیدگلی با عنوان اولین سخنران گفت: در ابتدا میخواهم به این سؤال که مرتب در فضای رسانهای و سمینارهای کشور مطرح میشود که چرا اقتصاد ما میخواهد از بانک محوری به سمت بازار محوری حرکت کند پاسخ دهم.
وی افزود: ما در دنیا اقتصادهای داریم که بانک محور هستند و موفق از جمله آلمان و ژاپن و در دنیا کشورهایی هم داریم که بازار محور هستند و موفق، مانند کشورهای آنگلوساکسون. آنچه در اقتصاد ایران، بعد از انقلاب رخ داد این بود که تأمین مالی پروژههای بزرگ بودجه محور شد و در شرایطی که اقتصاد ایران وابسته به نفت بود و هزینه کرد از بودجه وابسته به درآمدهای نفتی بود، به دلیل جایگاه نهچندان مطلوب ایران در عرصههای بینالملل و چالشهای سیاسی که با آن روبرو بودیم، درآمد نفتی کشور نوسانات زیادی داشت که این نوسانات تأثیر مستقیمی بر بودجه و کموزیاد شدن هزینهها میگذاشت.
دبیر کل کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران، تصریح کرد: از سوی دیگر تخصیص بودجه در کشور ما در یک فرآیند نادرست شکل میگرفت و درنتیجه این تخصیص بهشدت ناکارا بود. توان نمایندگان و بخشهای دولت در هر منطقهای که بیشتر بود، بودجهها را به سمت خود میکشید و یادگار این تخصیص بودجه انبوهی از پروژههای نیمهتمام و طرحهای کاملاً ناکارآمد است.
اسلامی بیدگلی، سپس به ورود بانکها به مبحث تأمین سرمایه اشاره کرد و گفت: نظام بانک محور نیاز به کنترلهای بسیار بسیار دقیق دارد، اگر این کنترلها درست انجام نشود، عملاً آنجا هم این تخصیصها غیر بهینه خواهد بود و اگر قرار باشد ما نتوانیم سیستم بانکی و نظارتی درستی داشته باشیم، عملاً تنها نظام بازار محور است که میتواند بخشی از این بهینگی تخصیص را تأمین کند و با توجه به فضای اقتصاد سیاسی ایران و غیر شفاف بودن بخش بزرگی از اقتصاد ایران، به نظر میرسد که تنها راه تأمین منابع مالی که هدر رفت کمتری داشته باشد و به کارآیی نزدیکتر باشد تأمین منابع مالی از طریق بازار سرمایه است.
وی به حجم کوچک بازار سرمایه ایران پیش از این رشد اخیر اشاره کرد و ادامه داد: فرصتی که در دو سال اخیر برای بازار سرمایه مهیا کرد موجب شد که به تأمین مالی از طریق سرمایه نگاه ویژهتری کنیم. مختصات اقتصاد ایران به گونهای است که اگر به سمت اقتصاد بازار محور نرود، همچنان درگیر فساد و ناکاراییها خواهیم بود و نمیتوانیم این مشکل را حل کنیم؛ بنابراین عملاً اقتصاد کلان راهکار توسعه بازار سرمایه و تأمین مالی از طریق این بازار را پیش رو دارد. مزایای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه چه در بخش بدهی و چه در بخش سرمایه میشود منجر به شفاف شدن فضای تأمین مالی و نظم گرفتن ناشران و به بیان دیگر اصلاح رفتار آنها میشود. مثال واضح آن انتشار اسناد خزانه است، دولتی که بهعنوان بدعهد در باز پس دادن بدهیها خود شهره بود بعد از انتشار اسناد خزانه روی بخشی از بدهیهایی که سالها بود پرداخت نشده بود در حالی به این تعهد خود عمل کرد که بخش زیادی از بازار معتقد بود دولت به این تعهد خود عمل نمیکند و اینگونه بود که آن دولت بدعهد برای بدهیهایی که عمدتاً ناشی از وابستگی زیاد به منابع بودجه و نوسانات اقتصاد کلان بود، بهطور مرتب و سروقت همه کوپنهای اسناد خزانه را داد.
عضو شورای عالی بورس از دیگر تحولات صورت گرفته در اقتصاد ایران بعد از حرکت به سمت بازار محور شدن با تغییر در رویکرد دستوری بودن قیمتگذاری در حوزههای مختلف عنوان کرد و افزود: افزایش سرمایهها و کاهش مشکلات اقتصاد کلان ازجمله برداشته شدن بار بودجه و کاهش مشکلات فعلی شبکه بانکی که دو بار در طی یک دهه گذشته تا مرز ورشکستگی کامل هم رفته از مهمترین فواید توسعه بازار سرمایه است و اقتصاد کلان و سیاستگذاران باید به سمت توسعه بازار سرمایه گام بردارند، اما در این توسعه یک موانع جدی وجود دارد.
اسلامی بیدگلی تصریح کرد: موانعی در سطح اقتصاد کلان برای جلوگیری از توسعه بازار سرمایه وجود دارد که مهمترین آن، نوسانات است. یعنی ما اقتصادی هستیم که نتوانستیم در چهار دهه گذشته یک ثبات نسبی در اقتصاد داشته باشیم، خیلیها نسبت به اتفاقاتی که بعد از مرداد در بازار سرمایه اتفاق افتاد انتقاد کردند و واکنش نشان دادند و ما هم بهعنوان فعالان جدیتر بازار سرمایه در پستهای سیاستگذاری و مدیریتی هم آماج حملات و ناسزاها بهویژه در شبکههای اجتماعی قرار گرفتیم اما حقیقت این است که تنها بخش کمی از این نوسانات، مربوط به حوزه سیاستگذاری بازار سرمایه است و مشکل جای دیگری است، ما در حال صحبت درباره یک اقتصاد هستیم که در همین سال ۹۹ که به پایان آن نزدیک شدیم، دلار از حدود ۱۳ هزار تومان تا حدود ۳۴ هزار تومان صعود میکند و به حدود ۲۰ هزار تومان نزول میکند و شخص اول اجرایی کشور زمزمه دلار ۱۵ هزار تومان را مطرح میکنیم و همین امروز دلار بین ۲۵ تا ۲۶ هزار تومان است. در چنین اقتصادی چه انتظاری دارید که بخش بازار سرمایه بتواند بدون نوسان و با یک ثبات نسبی و حداقلی حرکت کند؟
وی تأکید کرد: مجموعه نوسانات در اقتصاد ایران بسیار بسیار زیاد است و این مانع توسعه بازار سرمایه است، از سوی دیگر نگاه مردم به سرمایهگذاریهای اقتصادی کوتاهمدت نگر است و برای توسعه و رشد بازار سرمایه ما نیاز به نگاه بلندمدت در سرمایهگذاری داریم اما بههرحال وقتی مردم ما نگران تورم هستند و برای اینکه از تورم عقب نمانند مدام از این بازار به آن بازار میروند تا از تورم جا نمانند شاهد چالشهای جدی هستیم. امروز میبینیم که بازار ارز دیجیتال در حالی در کشور به سمت رونق پیش میرود که ما معتقدیم اطلاعات و سواد بسیاری از مردم درباره بازار سرمایه کم است و حالا همین افراد به بازار بسیار پیچیدهتر ارز دیجیتال رو آوردهاند و البته نباید در کنار این موضوعات از سیاستگذاریهای ضد بازار غافل شد چرا که سازوکار اقتصاد ایران بهشدت دولتی بوده و بنابراین بعضی از نهادها اساساً ضد بازار هستند و به دنبال قیمتگذاری در بازار هستند تا پیروی از عرضه و تقاضا و مکانیسم بازار.
اسلامی بیدگلی با انتقاد از سواد مالی پایین بسیاری از مدیران بخشهای مختلف در اقتصاد بهویژه در حوزه تأمین مالی از بازار سرمایه، گفت: تا همین سه چهار سال پیش برای مایی که در بازار سرمایه به دنبال بازاریابی و تعریف ابزارهای مالی و استفاده از آنها بودیم با مدیرانی مواجه میشدیم که بعد از دو ساعت جلسه درباره روشهای تأمین مالی از بازار سرمایه از ما میپرسیدند از کجا میشود وام گرفت؟! چراکه این مدیران فقط بانک را میشناختند و حالا که شرایط در سالهای اخیر برای تأمین مالی از بازار سرمایه مساعدتر شده، بسیاری از شرکتها ما به دلیل ساختارهای مالی نامناسب، نبود گزارشهای مالی و شفاف و ساختار معیوب مشکلات جدی برای تأمین سرمایه از این بازار دارند و حتی برای برخی از آنها به دلیل همین مشکلات، انتشار بعضی اوراق برای آنها اساساً غیرممکن است.
عضو شورای عالی بورس، همچنین به انتقاد از کم بودن انتشار اوراق بدهی شرکتها پرداخت و افزود: به این دلیل که دولت، نیازهای بودجهای دارد و فعلاً فضای بازار سرمایه را برای تأمین مالی مناسب میداند، مقرراتی وضع میکند که انتشارات اوراق بدهی شرکتها را سخت و مشکل میکند. از سوی دیگر نهادهای ما توسعهنیافته هستند، ما بهصورت جدی با این موضوعات مواجه هستیم که همزمان با رشد بازار سرمایه، نهاد ناظر، اپلیکیشنها، سامانههای معاملاتی و نهادهای مالی به آن سرعت توسعه پیدا نکردند و این چالش بسیار بسیار جدی است.
وی با بیان اینکه «بروکراسی در بازار سرمایه آزاردهنده است»، اظهار داشت: به دلیل همین بروکراسی، شرکتهای بزرگ راحتتر میتوانند از طریق سیستم بانکی تأمین مالی بکند به این صورت که مسیر تأمین مالی شرکتهای بزرگ از بانکها از یک اتوبان چهاربانده چراغانی شده میگذرد و تأمین مالی این شرکتها از بازار سرمایه از کوچه پس کوچههای پر از دستانداز میگذرد و بنابراین شرکتها ترجیح میدهند به سراغ تأمین مالی از بازار سرمایه نروند.
اسلامی بیدگلی با تأکید بر اینکه اگر نتوانیم نوسانات را کنترل کنیم و ثبات را به اقتصاد کلان بازگردانیم، توسعه بازار سرمایه به معنای واقعی خودش دشوار خواهد بود و حتماً با چالشهایی مواجه خواهیم بود، اظهار داشت: البته در ذات بازارها این بحرانها وجود دارد و شبیه بشکهای است که در جداره آن سوراخهایی وجود دارد اما تا زمانی که سطح آب در این بشکه بالا نیامده، آبی از سوراخها خارج نمیشود و این مشکلات عیان نمیشود، بنابراین تا وقتی بازار توسعهنیافته است، اساساً خیلی از مشکلات را نداریم و حالا که این مشکلات پیدا شد باید به فکر رفع آن باشیم وگرنه مشکلات جدی به وجود خواهد آمد.
دبیر کل کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران سپس به حضور شرکتهای بزرگ در بازار سرمایه اشاره کرد و افزود: شرکتهای پتروشیمی عمدتاً از شرکتهای بزرگ بازار به شمار میروند و برای تأمین مالی از بازار سرمایه مشکلات زیادی ناشی از بوروکراسی پیش رو دارند که معتقدم برای رفع بخشی از این مشکلات باید یک کریدور سبز برای شرکتهای بزرگ ایجاد شود. کریدور سبز به معنای چشمپوشی از قوانین و مقررات نیست بلکه به این معناست که مثلاً تأمین سرمایه بیش از دو هزار میلیارد تومان در آن کمیته بررسی شود و هیئت پذیرش بر اساس این روند، نه سه هفته یکبار که هر هفته تشکل میشود و این کمیته برای حل مشکلات ساختار مالی به شرکتهای متقاضی کمک میکنند و این راهکاری است که در بسیاری از کشورهایی که بازار سرمایه آنها درحالتوسعه است اجراشده و بازار ایران بهشدت به این کریدور سبز نیاز دارد تا اگر یک شرکت خیلی بزرگ مانند شرکت پتروشیمی خلیجفارس میخواهد اوراق منتشر کند که حجم این اوراق بر بازار تأثیرگذار است، نباید انتشار آن بهاندازه انتشار اوراق شرکتهای بسیار کوچک طول بکشد و بار دیگر تأکید میکنم این کریدور سبز به معنای چشم پوشی از قوانین و مقررات نیست، بلکه به معنای سرعت دادن در کارهاست.
وی همچنین به لزوم تحول جدی در سایر ابزارها برای تأمین مالی شرکتهای متوسط و کوچک تأکید کرد و گفت: یکی از این ابزارها صندوق پروژه است که به دلیل مشکلات بسیار جدی ازنظر قوانین و مقررات عملاً امکان استفاده از آن فعال وجود ندارد و امیدواریم ما در شورای عالی بورس و دوستان در سازمان و شرکت بورس به توسعه این ابزارها بخصوص برای شرکتهای متوسط فکر کنند.
عضو شورای عالی بورس بر لزوم هدف قرار دادن بخش خصوصی برای تأمین مالی تأکید کرد و گفت: اگر بازار سرمایه بگوید میخواهد برای سال آینده ۷۰۰ هزار میلیارد تومان تأمین مالی داشته باشد باید ۲۵۰ هزار میلیارد آن از طریق بخش خصوصی صورت بگیرد و نباید همه سهم تأمین مالی بازار سرمایه به بخش دولتی برسد که این کار به معنای جلوگیری از توسعه بازار سرمایه است و این چالشی است که باید آن را حل کنیم.
وی همچنین توسعه بورسها در ایران را بسیار ضروری دانست و افزود: بورسها در ایران هم نهاد حاکمیتی هستند و هم نقش حاکمیتی ایفا میکنند، در صورت که اگر بخواهیم بازار سرمایه توسعه پیدا کند باید بورسها ما هم تعدادشان افزایش پیدا کند، در برخی کشورها حتی ده بورس مختلف وجود دارند که اینها با خودشان رقابت میکنند و فرآیندهای پذیرش با این تعدد دچار کاهش اصطکاک میشود و سریعتر انجام میشود و نمونه این تعدد را در کشورهای توسعهیافته میتوانیم ببینیم که حتی بورسهای محلی دارند که میتوانند برای شرکتهای کوچک تأمین مالی کنند.
اسلامی بیدگلی در بخش پایانی سخنان خود بر توسعه مجوز نهادهای مالی تأکید کرد و گفت: این کار نیاز به تغییر برخی قوانین و مقررات دارند مانند تغییر سطح فعالیت بر اساس کیفیت نهاد و … که باید انجام شود.
عضو شورای عالی بورس با بیان اینکه همیشه بازار سرمایه نگران بازنشستههایی است که پول خود را به بازار سرمایه آوردند و نگران این است که نکند به خاطر نوسانات، اختلالات سیستم، سامانه و سایر مشکلات منابع خود را از دست دهد، خاطر نشان کرد: آن نگرانیها به جاست اما از این سو ما نیاز به یک بازار هیبرید داریم برای سرمایهگذاران خاص که دیگر نگران این نیستیم که بدون تحلیل وارد بازار شدند و سواد آنها درباره بازار سرمایه کم است و سامانهها را نمیشناسند و …، در این بازار اوراق آزادتر و بسیار آسانتر منتشر میشود و البته آن بازار خودش نیاز به رگولیشین جدیدی دارد برای این که در آن زد و بندی صورت نگیرد.